خانه >> هتل ها >> مهمانسرای Ittoqqortoormiit در گرینلند احتمالا دور افتاده ترین هتل روی زمین است
مهمانسرای Ittoqqortoormiit در گرینلند احتمالا دور افتاده ترین هتل روی زمین است

مهمانسرای Ittoqqortoormiit در گرینلند احتمالا دور افتاده ترین هتل روی زمین است

محلی دورافتاده: این مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit در شرق گرینلند احتمالا دورافتاده ترین هتل روی زمین است.
شرق گرینلند، جایی که هیچ ماشین یا سیگنال موبایلی وجود ندارد، دورترین حالت ممکن به تمدن را دارد. شهر Ittoqqortoormiit که بر لبه دریای یخزده قرار گرفته است، تنها قسمت مسکونی این ساحل زیبا و خالی از سکنه در جنوب پارک ملی گرینلند است. اگر به دنبال جایی دورافتاده و ساکت در ایران هستید، اقامتگاه بومگردی کاشیلو در شهداد کرمان نیز چنین موقعیتی دارد.

در مرکز این دهکده کوچک یک مهمانسرای نارنجی قرار داد که ساکنین اینجا امیدوارند تا شاید اینجا جرقه ای برای صنعت گردشگری شکننده این گوشه دورافتاده در کم جمعیت ترین کشور دنیا باشد.

تراکم جمعیت گرینلند رقم سنجش ناپذیر 0.0 نفر در هر کیلومتر مربع است و سه چهارم 57000 شهروند این کشور در Nuuk، پایتخت این کشور، زندگی می کنند که در سواحل غربی واقع شده است.

در نتیجه، در شعاع 1000 کیلومتری Ittoqqortoormiit به سختی منطقه مسکونی یافت می شود که دارای خانه هایی باشند که با خوشحالی رنگ آمیزی شده باشند.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit

این موارد ، این مهمانسرای گرم و چوبی که یخچال هایی پر از مواد غذایی و دی وی دی هایی متعلق به دهه 90 میلادی دارد را به دور افتاده ترین هتل دنیا تبدیل می کند. عنوانی که این مهمانسرا به راحتی از سایر رقبا در استرالیا، شیلی و مغولستان ربوده است.

ساکنین Ittoqqortoormiit (که همگی از نوادگان اینوئیت ها هستند) به روشی زندگی می کنند که خیلی ساده، دو دوره مختلف را به یکدیگر پیوند داده است.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit

آنها برق و گرمایش مرکزی دارند و در مرکز تفریحی محلشان وای فای نیز دارند. آنها بسته های پستی از آمازون سفارش می دهند که توسط هواپیمای چارتر، هر دو ماه یکبار، از ایسلند به دستشان می رسد.
ولی این مردم هر شب برای شام غذاهایی می خورند که از توندرا یا دریا شکار می کنند (صدف حلزونی، گوزن شمالی و ماهی آزاد شکم سرخ شمالگانی) و کت هایی از خز خرس قطبی و دستکش هایی از پوست فوک دریایی می پوشند.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit
اگر چه Ittoqqortoormiit دارای برق و گرمایش مرکزی است ولی ساکنان اینجا باید برای تهیه غذا به شکار بروند.
محلی دورافتاده
افراد محلی در اوقات فراغتشان به سورتمه سواری روی دره های تنگ برفی می روند و بعدا سگ های سورتمه را با فک های دریایی که با نیزه بر روی سنگ های یخی شکار کرده اند، تغذیه می کنند.

به کودکان هشدار داده می شود که سورتمه هایشان را خیلی از جاده اصلی دورتر نبرند زیرا ممکن است با یکی از خرس های قطبی که در این منطقه پرسه می زنند، رو به رو شوند.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit

این مردم برای دهه ها خودکفا بودند و از راه شکارخرس قطبی و نهنگ پول درمی آوردند.
ولی سهمیه ها و نگرانی سازمان ملل درباره انقراض این گونه ها به این شکارها پایان داد و آنها را تشویق نمود تا در خانه های خود را به روی خارجی های مشتاق ماجراجویی باز کنند.
چه ماجراجویی
بعد از اینکه توندرا را در وسط یک طوفان برفی با سرعت پشت سر گذاشتم، غرق شادی و شعف بودم (البته که این نوع شادی همیشه در هاله ای از ترس قرار دارد).
در ساعت 2 بعداز ظهر هوا به تاریکی مطلق رسیده بود و درجه هوای بیرون منفی 13 درجه بود.
قدم گذاشتن به این مهمانسرای گم بای نوشیدن یک فنجان شکلات داغ در من احساس شوری ایجاد کرد که از زمان فستیوال های موسیقی دوران 20 سالگیم دیگر تجربه نکرده بودم.
تنها چند ساعت قبل، اشعه های ضعیف خورشید که در ظهر بر لبه افق سوسو می زد، شروع به پس روی کردند و این دره برفی را رعب آورتر کردند.
زمانیکه در شهری دورافتاده که در بر روی نوک انگشت یک فلات قرار گرفته است، ایستاده اید، شبکه امن دنیای مدرن فاصله بسیار زیادی با شما دارد.

تنها نشانه زندگی، زوزه بادی است که به طرز ترسناکی شبیه زوزه گرگهایی است که به من گفته شده بود در همان نزدیکی ها می خوابند.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit

زندگی در شهرهای بزرگ ما را مشتاق مناطق دورافتاده می کند ولی من احساس ترس می کردم.
دمای هوا منفی 20 درجه سلسیوس بود، اگر اسنوموبیل از حرکت می ایستاد یا طوفان به حدی می رسید که نمی توانستیم راه برگشت به مهمانسرا راه پیدا کنیم، چگونه زنده می ماندیم؟
ما وقتی که آسمان صاف و هوا بسیار سرد بود به مهمانسرا رسیدیم، اما همانگونه در کلبه های خالی از سکنه وسط برفها پرسه می زدیم، باد وزیدن گفت و تبدیل به چنان طوفانی شد که امکان دیدن یک متر آنطرف تر وجود نداشت.
راهنمایم مانو به نگرانی و استرس من می خندید و به من اطمینان خاطر می داد که همه چیز درست می شود.

در صبحی دیگر، چندین ساعت در توندرا سورتمه سواری کردیم (سکوت محض شمالگان با نفس نفس زدن ها و عوعو کردن های سگ های گریلندی که ما را می کشیدند، شکسته می شد. چشمان ریز، زوزه های بلند و خز ضخیم این سگها بیشتر شبیه گرگ ها بود تا سگ.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit

بعد از دو ساعت خالی و تهی بودن کامل، برای خوردن چای و کیت کت ایستادیم تا سگ ها هم استراحتی بکنند.
در حالیکه به نظر می رسید که هوای اواخر نوامبر راهنمایان محلی ما را ناراحت نمی کند، به من گفتند که هیچ گاه تا رسیدن ماه ژانویه هوا به طور ناگهانی سرد نمی شود.
دستان من با وجود پوشیدن دو دستکش به حدی یخ زده بودند که توانایی انجام هیچ کاری را نداشتند و کندن پوست شکلات نیرویی می خواست که خارج از توان من بود.
تاثیر تغییرات اقلیمی
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit
از Constable Point در گرینلند تا Ittoqqortoormiit با هلی کوپتر 15 دقیقه راه است.
زمانیکه دریا یکپارچه یخزده است، می توانید به ماهیگیری بروید (یک سوراخ تمیز بر روی یخ ایجاد کنید و در کنار فوک های دریایی، منتظر شام شب تان باشید.
این زمان از سال، زمان ورود خرس های قطبی از پارک ملی گرینلند نیز هست. این پارک بزرگترین منطقه حفاظت شده بر روی زمین است و سرزمینی بسیار سردی است که دمای هوایش در زمستان به منفی 60 درجه سلسیوس می رسد.
با این وجود، تاثیرات تغییرات اقلیمی همین الان نیز قابل مشاهده است. خرس های قطبی، از قدیم الایام، از شهرها دوری می جستند ولی با ناپدید شدن یخ هایی که خرسها رویشان به شکار می پرداختند، این حیوانات مجبور شده اند تا شروع به آشغال خوری کنند.
این پدیده ترسناک در حال حاضر در سراسر شمالگان در حال روی دادن است (ماه گذشته در اینستاگرام ویدئویی از صدها خرس قطبی منتشر شد که به روستایی در روسیه یورش برده بودند) و این سوال را به وجود می آورد که تا کی انسانها و جانوران خورنده انسان می توانند در چنین مناطق نزدیک به همی زندگی کنند.

مت بارسلاسن، مدیر مهمانسرا، می گوید: زمانیکه جوان بودم، در ماه سپتامبر دریا یخ می زد ولی حالا در چهل سالگی اش، متوجه شده که این دریا دو ماه بعد یخ می زند.

او می گوید: روابط ما خرس های قطبی خیلی تغییر پیدا کرده است. زمانیکه یک دختر بچه بودم، به توندرا می رفتیم تا آنها را پیدا کنیم. حالا، در طول زمستان با خودمان اسلحه حمل می کنیم، چونکه خرسها اغلب به داخل شهرها می آیند. این موضوع مخصوصا برای کسانیکه بچه دارند، ترسناک است (من خودم همیشه نگران هستم).
من در طول چند روزی که در گرینلند بودم، خرس قطبی ندیدم و از آنجا که در تمام شب هایی که آنجا بودم، برف می بارید، نورهای شمالی معروف این منطقه را نیز مشاهده نکردم.
اگرچه هر دوی این موارد خیلی شگفت انگیز هستند ولی من با وجود اینکه موفق به دیدن هر دو مورد نشدم ولی خیلی احساس شکست نداشتم، زیرا برخاستن از خواب در این دنیای تماما سفید زیبای دورافتاده، خودش به تنهایی کافی بود.
به خصوص نورها بسیار خارق العاده هستند. در روزهای صاف، خورشید برای آخرین بار و قبل از طلوع دوباره-اش در ماه فوریه، در افق ظاهر می شود و اشعه های ضعیفش نوری ارغوانی-صورتی بر فراز کوهستانها و دریا می اندازد.
در راه برگشت به خانه در حالیکه سوار هلی کوپتر بودم، دماغم را به شیشه هلی کوپتر فشار می دادم تا منظره توندرا با رنگ های پاستلی را ببلعم که بدون هیچ اثری از انسان، حیوان یا زندگی گیاهی به سمت قطب شمال کشیده شده بود.

تمام آن نیستی ، بدون هیچ گونه اغراقی، زیباترین چیزی بود تا که به حال دیده ام.
مهمانسرای نارنجی در شهر Ittoqqortoormiit
چگونه به اینجا برویم:

مستقیما از برخی از شهرهای بزرگ اروپایی یا از طریق ریکجاویک به Akureyri، کلبه تماشای نهنگ ایسلند، پرواز کنید. سپس از Akureyri به Constable Point در گرینلند پرواز کنید. این پرواز 90 دقیقه طول می کشد و دو بار در هفته توسط Air Iceland انجام می شود. بعد از آن یک پرواز هلی کوپتری 15 دقیقه ای به Ittoqqortoormiit است که توسط Air Greenland انجام می شود.
در کجا اقامت کنیم:
اتاق های مهمانسرای Ittoqqortoormiit از شبی 90 دلار شروع می شوند. این اقامتگاه پراکنده است ولی بسیار گرم است و در ضمن سرویس های بهداشتی نیز اشتراکی هستند. یک اتاق نشمین اشتراکی نیز وجود دارد که تلویزیون و دی وی دی دارد. یک آشپرخانه نیز در این مهمانسرا وجود دارد. با وجود اینکه هیچ رستورانی در شهر نیست ولی یک سوپرمارکت مجهز (ولی گران) وجود دارد. در عوض، مهمانان می توانند غذاهای سنتی تری سفارش دهند (به صدف دریای یا ماهی آزاد شکم سرخ شمالگانی فکر کنید).
چه زمان برویم:
این موضوع به این بستگی دارد که می خواهید چه چیزی را ببینید. خورشید در دسامبر و ژانویه هیچ گاه طلوع نمی کند،و این یعنی نورهای شمالی در بهترین حالت خود هستند ولی مناظر روشنایی روز ناپیدا باقی می مانند. راحت ترین زمان برای دیدن خرس های قطبی در اواخر زمستان است و برف تا آخر ماه می ذوب نمی شود، و به همین دلیل، بهار (و روزهای طولانی اش) زمان دوست داشتنی سال است.

13 خانه ی اجاره ای و منحصر به فرد
ادامه مطلب

امتیاز دهید (چپ بیشترین)

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

برچسب ها :

اشتراک گذاری

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[search_hotel]
  • محبوب ترین ها
  • آخرین مقالات
  • منتخب سردبیر