کمی آن طرف تر مرد چوپان لباس های نو برتن کرده کلاه به سر، چوقا به تن با پاهایی پیچیده گوسفندی را انتخاب و یکجا بند می کند. زن از ساعت ها قبل از اینکه آفتاب به سرش بزند که بیدار شود، بیدار شده و امور را رتق و فتق کرده بود. لباس نو بر تن کودکان و حالا مشغول بافتن گیس دخترک بازیگوش است. حالا که همه آماده شده اند می رود سر صندوقچه و بقچه ای را که با هزار وسواس پیچیده بود باز می کند. یک دست لباس رنگین کمان که سرزندگی اش جان و دل را می لزراند و پولک هایی که تللؤشان چشم ها را سحر می کند را به تن می دوزد. همه آماده اند و به سوی یک مقصد مشترک در حال حرکتند گویی جشنی در راه است.
دست ها به هم می رسند و دل ها یکرنگ می شوند. اینجا در دامان زاگرس فصل پایکوبی است. رقص بختیاری ها آهسته آهسته جان می گیرد وحالا سادگی غوغا می کند. باور کنید این سادگی در تمام دنیا خریدار دارد و هرگز از روح و جان یک بختیاری فاصله نمی گیرد. رقص بختیاری در خارج از مرزهایمان نشان از دلبستگی ایلیاتی جماعت به ریشه هایش را دارد. رقص بختیاری در خارج از کشور نشان از سودای کوهستان و وای چوپان است که هنوز هم در قلب ها پابرجاست. بازهم عازم سفریم، یک سفر شاد و عاشقانه و البته عارفانه. اگر مشتاقید، با ایران هتل آنلاین، متخصص در رزرو آنلاین هتل های ایران، همراه شوید و دستتان را به دست ما بدهید.
شهرکرد
دشت های سرسبز در آمیزه ای با غرور ستودنی زاگرس توصیف شهری است که این روزها سوئیس ایران نامیده می شود. بام ایران باشد یا سوئیس ایران فرقی نمی کند، شهرکرد زیباست با آب و هوایی دلچسب و جذاب و طبیعتی به غایت چشم نواز. شهرکرد قلب تپنده چهارمحال و بختیاری است. سرزمین شیرهای سنگی و مردان پرغرور که به هر سمت و سویی در داخل مرزهایش حرکت کنید یک دنیا زیبایی و اصالت پیش روی شماست.
چهارمحال بختیاری، سرزمین آبشارها و قلعه ها و تالاب های استثنایی و حیات وحش هزار رنگ که بهشت طبیعت گردان است اما علاوه بر این گنجینه های طبیعی، این استان زیبا پر از تاریخ و اصالت است و رگ و ریشه اش در تاریخ آنقدر ریشه دوانده که گاه تعیین دقیق قدمت چند هزار ساله اش کاری دشوار است. اما این بار از طبیعت و تاریخ چهارمحال بختیاری گذشته و خودمان را میهمان بزم شادمانه ایل بزرگ بختیاری کرده ایم جایی که هنر، تاریخ، اصالت دست به دست هم داده و در زیباترین حالت ممکن به منصه ظهور رسیده است. صدای شادی و هلهله میهمانان از همین حالا به گوش می رسد.
ایل بختیاری
حتما شما هم آوازه ایلیاتی جماعت را شنیده اید. مردمانی سخت کوش، شریف، سرسخت و قانع که زندگی در بطن طبیعت را به اسیر زمین شدن ترجیح داده و آزادی و آزادگی را از دامان طبیعت آموخته اند. رهایی و آزادگی ایلیاتی ها از همان سبک زندگی ساده شان هویداست از خانه هایی که بند زمین نمی شوند و آسمانی که همه جا یکرنگ است. بوی نانی که تا آسمان بالا می رود و نوای چوپانی که کوه را سحر می کند. در میان ایلیاتی ها، ایل بختیاری بزرگترین ایل ایرانی و البته بزرگترین ایل جهان است. یک ایل پر از شور زندگی که آوازه شاد زیستن شان مرزها را درنوردیده و تعریف سادگی دلچسب شان دل ها را ربوده است.
شادی و سرزندگی بختیاری جماعت با شجاعت زنان و مردان جسورش تکمیل می شود. مردمانی که عادت کرده اند بایستند و تن به ذلت ندهند و همانند کوه استوار و همانند دشت وسیع و بخشنده باشند. مانند آسمان یکرنگ و مانند آب سیال و زلال. از کودک و خردسال گرفته تا پیرمرد و پیر زن موی سفید بختیاری، همه و همه یک ویژگی مشترک دارند، زنده دلی. زندگی میان مردمان ایل بختیاری شما را به یاد روزهایی می اندازد که آدم ها هنوز به فاصله عادت نکرده بودند و حال هم ولایتی شان برایشا مهم بود و عطر نان هر رهگذری را مدهوش می کرد.
برای بختیاری سخت کوش که بارها در طول یک سال رنج سفر را متحمل شده و در زیر آفتاب سوزان و یا سرمای استخوان سوز دوام می آورد، برپایی مراسم جشن و پایکوبی فرصتی مغتنم برای دورهمی تمام ایل و کسب انرژی برای ادامه روزهای پیش رو است. بیایید سری به مراسم جشن و سرور بختیاری ها بزنیم و دست در دستشان قرص در ررقص و شادمانی شان بشویم. این را هم در گوشی به یادگار داشته باشید که در میان سرور و شادمانی جشن حواستان به غنای این مراسم و سادگی و اصالتش هم باشد، این رقص و پایکوبی مقدمه ای عارفانه و عاشقانه است.
شور رقص و پایکوبی بختیاری
رنگ در جشن و سرور بختیاری یک پای ثابت معجزه است. همه جا با همان وریس های رنگارنگ آذین بسته می شود. مردها یکدست سفید پوش و چوقا به تن کنار هم ایستاده اند و زن ها همانند پری های هزار رنگ در پهنه سبز دشت همچون الماس می درخشند. لباس های رنگی شان شور زندگی را به تن دشت دوانده و گل ها را از رو برده است. دستمال ها روی دستشان خوش رقصی کرده و بی تابانه منتظرند. در این میان، شش دانگ حواس مردهای ایل پی ناموسشان است، هر چه که باشد ایلیاتی است و غیرتش. همه منتظرند تا جشن آغاز شود و صدای کل کشیدن زن ها به گوش می رسد.
کم کم توشمال ها هم فرا می رسند با ساز و دهلشان. یادتان باشد توشمال هر ایل برای خودش یک دنیای متفاوت دارد و حال و هوایش به کل متفاوت است اما در تمام ایل بختیار توشمال ها در هر کوی و برزنی دنبال عاشقانه هایند که گاه سر از آسمان در می آورد.
بیایید تا توشمال ها خود را آماده می کنند یک سفر کوتاه در تاریخ داشته باشیم. کسی نمی داند که رقص و پایکوبی دقیقا از چه روزی یا از چه دوره تاریخی آغاز شده است اما همه می دانند که آمیزاد همیشه خدا دنبال یک فرصت برای دور هم بودن و شادمانی و شکرگذاری بوده است. مثلا همین زابلی های عزیز حتما رقصشان شما را هم تا طلب باران برده و یا شمالی های عزیزتر از جان که رنج شالی کاری را با لذت آمیخته و در پایکوبی هایشان به نمایش می گذارند.
یا رقص و پایکوبی کردی که دست به دست و پشت به پشت جنگاوری و اتحاد را به رخ میکشد. می بینید اینجا اصالت به تن نیست به پشتوانه غنی فرهنگی و تاریخی است و رنجی که اجدادمان متحمل شده اند و رقص محلی هر قومی آیینه ای تمام نما از زندگانی آن قوم و آداب و رسوم جاری در میان مردمانش است. حتی اگر سری به شعرهای عاشقانه و نواهای مجالس سرورشان بزنید باز هم با تمام وجود زندگی روزمره آن قوم را حس خواهید کرد. توشمال بختیاری هم به قربان قد و بالای رعنای یار، دست به دامان کبک و کوه و دشت می شود و به اصالتش باز می گردد.
وقتی در مورد رقص محلی صحبت می کنیم علاوه بر حرکاتی موزون و ریتمیک، سوارکاری، کشتی و بازی های محلی بومی را هم در نظر می گیریم. اجدادمان سعی بر آن داشتند تا در میان خوشی آداب جنگاوری و ایستادگی را نسل به نسل منتقل کنند. گاهی رقص بهانه ای برای کنار هم بودن و ماندن بوده است. کینه ها کنار رفته و دست در دست و پا به پای هم روزهای خوش را می سازیم. رقص و پایکوبی محلی گاهی وقت ها به یک نمایش درست و حسابی می ماند که یک سناریو قوی پشت ان است، افسانه ها و قهرمان های محلی و این شادمانی پر مفهوم حسابی خستگی را از تن بدر می کرده است.
می بینید پشت این مراسم شادی یک دنیا راز نهفته است. بیایید به صفوف دایره وار زنان و مردان ایل بپیوندیم. البته حواستان به محرم و نامحرم باشد که روی خط قرمز ایلیاتی ها نباشید. گوش همه به نوای توشمال هاست صدای ساز و دهل به آسمان می رود و نوای توشمال اجازه را صادر می کند.
رقص اما آیین خود را دارد. ابتدا زن ها حلقه می زنند و دو مرد به میانه میدان می روند یکی با چوب کلفت و آن یکی با ترکه ای نازک که باید به پای حریف روبرو برسد و مردی که درک یا همان چوب کلفت را بدست دارد، از خود دفاع کند. بازی آغاز شده و مردها یک به یک به میدان می آیند. زنان با لبخندی ملیح مردانشان را نظاره می کنند و گاه از زبر و زرنگی و شجاعتشان کیفور می شوند. چوب بازی، رقص مردان بختیاری است که آماده و قبراق بودنشان را به رخ می کشد. چوب بازی که تمام می شود حالا نوبت زن ها هم فرا می رسد.
حلقه ها تشکیل شده و با نوای توشمال پای راست شروع به حرکت می کند. سه قدمی که در این رقص برمیدارید آن را به رقص سه پا شهره کرده و زنجیروار حرکت می کنند. حالا که اندک اندک هماهنگ تر شده اند کمی هم آمادگی جسمانی شان بالا رفته نوبت رقص چهار دستمالی است. باز هم دست به دست هم، سه قدم رو به جلو و دو قدم در جا می زنیم. با هماهنگ شدن قدم ها دست ها هم به بازی اضافه می شوند و دستمال ها به آسمان می روند.
هی دته، رقصی است که نشان از آمادگی جسمی خوب زن و مرد ایلیاتی دارد چرا که این سرعت و انعطاف کار هر کسی نیست. دقت کودکان و غرور نوجوانان در کنار سرزندگی و شیطنت جوانان و آرامش و مهارت میانسالان جلوه های جذابی را ایجاد کرده است. جیران جیران، مرحله بعدی رقص است. بازهم همه دست در دست و البته سریع و ریتمیک با نوای توشمال ها. توشمال که روزی اش را از همین مراسم جشن و سرور کسب می کند، میان خواندن و نواختن به یکباره توقف کرده و انعام طلب کرده و از صاحب مجلس و مردان جشن شیرینی دریافت می کند.
تا انعام توشمال ها برسد باید در همان حالتی که نوا قطع شد باقی بمانید بدون تغییر و حرکت. می بینید این رقص آنقدرها هم راحت و ساده نیست. شیرینی که به کام نشست، رقص و پیکوبی با نوای توشمال ادامه پیدا می کند. این رقص در میان ایل بختیاری رقص مجسمه نامیده می شود. زن ها هم اگر مراسم پایکوبی مجزا داشته باشند در یک حلقه با گام های هماهنگ یک قدم به جلو ویک قدم به عقب رفته و با دو دست دستمال ها را روی دستشان می رقصانند.
آرام و باوقار و البته بی نهایت زیبا، چرا که ترکیب هزار رنگ و زنده دل رنگ هایشان تمام چشم ها را خیره می کند. موجی از رنگ و حرکات ریتمیک خروجی این پایکوبی دسته جمعی است. رقص های نوتری هم به میان آمده اند اما رقص محلی اصیل بختیاری شامل همین چند مرحله است. گاهی توشمال های زن می خوانند و توشمال های مرد هم جواب می دهند و در این گفت و شنود جذاب قصه های دلنشینی به گوش می رسد. جشن همچنان ادامه دارد….
می بینید بختیاری ها به کنار هم بودن شادند. فرقی نمی کند چه جشنی پیش روست هر چه که باشد کنار هم می مانیم و با هم شاد و خرم، ساده و بی آلایش فصلی نو از جنس زیبایی خلق می کنیم.
اگر خوش شانس باشید و پایتان به یکی از مراسمات عروسی و جشن بختیاری ها برسد حالا حالاها هوای میهمانی های پر زرق و برق و یکنواخت این روزها به سرتان نمی زند.هوای آزاد، دشت وسیع، آسمان بخشنده و مردمی مهربان و یک رنگ در کنار آداب و رسومی غنی و قوی شما را تا روزها درگیر این خاطرات خواهد کرد.
رزرو هتل در شهرکرد
بهار باشد یا تابستان، پاییز باشد یا زمستان فرقی نمی کند چهارمحال بختیاری در تمام فصول شگفت انگیز و پر غافلگیری های دلنشین و هیجان انگیز است. حالا که رنج مسیر را برای یک کشف و شهود دیگر به جان خریده اید حتما چند روزی را در این دیار بکر و زیبا سپری کنید و تجربه های نو بسازید. اگر قصد اقامت و رزرو هتل در شهرکرد را داشتید و به دنبال رزرو هتل بودید حتما سری به ایران هتل آنلاین بزنید.
چندین هتل و واحد اقامتی همانند هتل پارسیان آزادی شهرکرد پیش روی شماست. اگر به ما اعتماد کنید هتلی با کمترین قیمت و بهترین قیمت را رزرو خواهید کرد و البته می توانید بدون واسطه نظریات مشتریان قبلی هتل مورد نظرتان را هم جویا شوید و نهایتا فقط و فقط از سفرتان لذت ببرید پس بیایید هوشمندانه سفر کنیم.