خانه >> ایرانگردی >> قلعه های سارو سمنان
قلعه های سارو سمنان

قلعه های سارو سمنان

از زمانی که آدم ها یاد گرفتند برای محافظت از خودشان یک حصار دور محل زندگی شان تعبیه کنند، سر و کله دژها و قلعه ها و دروازه ها پیدا شد. ایران اما به واسطه موقعیت جغرافیایی اش کم بدخواه نداشته است. هجوم اقوام مختلف از تمام جهات ایرانی ها رابر آن داشت تا با ساخت دژها و قلعه ها از خودشان محافظت کنند. قلعه های بسیاری در سرتاسر جغرافیای پهناور ایران از شمال تا جنوب از شرق تا غرب، گاه در دل جنگل ها و گاهی بر روی قله کوه ها از قرون و اعصار مختلف به یادگار مانده است. در میان این قلعه ها اما این بار راهی دژی می شویم که یادگار دوران باستان است و روزهای پرهیجانی را پشت سر گذاشته است و هنوز هم سرپاست. قلعه های سارو کوچک و بزرگ در جغرافیای استان سمنان مقصد این باره ماست. اگر تصاویر قلعه های سارو را دیده باشید ابهت و عظمتشان بعد از هزاران سال حتما شما را هم مبهوت خواهدکرد. بهتر است خودتان را برای یک کوه نوردی تمام و عیار آماده کنید چراکه بر روی قله های البرز قلعه ای منتظر ماست که باید فتحش کنیم.

قلعه های سارو
بین رشته کوه های البرز که انگار جنگل ها را محصور کرده اند و کویر مرکزی ایران که رویش هر درختی را دشوارکرده است، سرزمینی قرار دارد که در نقشه این روزهای ایران سمنان نامیده می شود. اما سال ها قبل اینجا با کمی بسط و قبض سرزمین قومس نامیده می شد. سرزمینی با طبیعتی زیبا و متفاوت که آسمان پرستاره اش در دل کویرها، شهره عام و خاص است. سمنان استانی است که بیشتر به راه های مواصلاتی اش می شناسیم و شاید جالب باشد اگر بدانید که سمنان چندهزار سال است که یک محور مواصلاتی مهم و استراتژیک است. اغلب حکومت ها از زمان هخامنشیان گرفته تا همین روزها حساسیت خاصی بر روی این استان و راه های ارتباطی اش داشته اند. همسایگی با گرگان، مازندران، قهستان، کویر مرکزی و سرزمین های کویری یک جورهایی سمنان را راه ارتباطی سرزمین های غربی و شرقی می کرد. این حساسیت استراتژیک وجود انواع و اقسام قلعه های محافظتی و دژهای نفوذناپذیر را در سرتاسر استان سمنان توجیه می کند.
قلعه های سارو
قلعه های سارو بر بلندای کوه های البرز انتخاب اول ما برای بازدید از قلعه های سمنان است. خودمان را به جاده سمنان دامغان در شمال شرقی شهر سمنان رسانده و پنج کیلومتر بعد از شهر وارد یک جاده خاکی می شوید که از کنار یک کارخانه عبور می کند. جاده تا قسمتی آسفالته است و بعد جایش را به مسیری خاکی و ناهموار می دهد. چند کیلومتری که جلوتر بروید یک قلعه بلندبالا و پرابهت در بالای قله خودش را به رختان می کشد که ساروی بزرگ است. کمی آن سوتر روی قله ای که به مراتب کوتاهتر از دیگری است، بقایای یک قلعه دیگر به چشم می خورد که به ساروی کوچک شهره است. در میانه دو کوه اما چشمتان به درخت ها و مزارع و باغات هم روشن می شود. در دامنه کوه های بلند و زیبای البرز اما تا بخواهید چشمه پیدا می شود و همین که باران شروع به باریدن می کند رودخانه های فصلی از دامن کوه روان شده و در همین دشت شروع به حرکت می کنند.
قلعه های سارو
بیایید خودمان را به ساروی بزرگ برسانیم. از کوه و مسیر ناهموار و صخره ای اش که بالا می رویم به وضوح متوجه می شوید که چرا قلعه را آنجا ساخته اند. این مسیر ناهموار و صعب العبور و قلعه ای که بر نوک کوه و در قله بلندترین کوه های منطقه استوار شده است، دسترسی سخت و دشوار و امنیت بالای قلعه را تضمین می کند. هر چه که بیشتر بالا می روید تسلط شما بر محیط اطراف بیشتر می شود و همه چیز واضح و کامل زیرپای شماست. به قلعه که نزدیک می شوید بقایای دیوارها به خوبی پیداست. یک قلعه سنگی با دیوارهایی ضخیم و برج هایی چهارگانه که به خوبی همه جهات اطراف قلعه را موردپوشش قرار می داد. برج های بلند بالا قلعه را بسیار باابهت تر کرده اند. از دروازه ای که طاق سنگی اش هنوز استوار و پابرجاست داخل می شویم گرچه اثری از دروازه باقی نمانده است. وارد قلعه که می شوید وسعت این سازه متحیرتان خواهد کرد.
قلعه های سارو
حالا که به پایین دست کوه می نگرید متحیر خواهید شد که این سازه عظیم و این سنگ ها چطور تا این ارتفاع حمل شده و این قلعه چطور ساخته شده است. در میانه قلعه که حرکت کنید گرچه دیوارها فروریخته اما هنوز هم شکل و شمایل قلعه کاملا هویداست.
قلعه های سارو
وارد برج ها که می شوید پنجره هایی باریک را خواهید دید که هنرمندانه در دل دیوارها حفر شده اند و دید داخل برج را تامین می کنند. نور به زیبایی تمام راه خود از میان پنجره ها را به درون قلعه باز می کند. طاقچه های سنگی و سقف هایی که با وجود سنگی بودن به زیبایی و سادگی تمام آراسته شده اند. کمی جستجو در داخل قلعه شما را به طبقات زیرین می رساند که با شیب از کف قلعه می توان داخل شد و کاربرد اصطلبل را داشته و محل نگهداری احشام بوده است. طبقه همکف هم به خوبی پیداست اگر خوب نگاه کنید بر روی دیوارها حفره هایی به چشم می خورد که نشان از ستون هایی بوده که سقف طبقه سوم را نگاه میداشته است.
قلعه های سارو
هنوز هم چوب های سقف به خوبی پیداست و اگر خوب نگاه کنید آثار این چوب ها را که هنوز سالم مانده اند، خواهید دید. در میانه قلعه قسمتی قرار دارد که به راحتی می توان اختلاف ارتفاعش را با باقی قسمت ها حس کرد. اینجا بلندترین قسمت قلعه است که در واقع طبقه سوم را تشکیل می داده است و ارتفاعی بیشتر از شصت متر دارد. طبقه اول برای نگهداری احشام، طبقه دوم برای زندگی رعایا و طبقه سوم محل زندگی بزرگان قلعه بوده است به سبک تمام قلعه های کوهستانی. یک قلعه مستحکم تمام وعیار و نفوذناپذیر. شاید باور کردنی نباشد اما تنها گچ، آجر، سنگ و ملات در کنار کاردست کارگرانی هوشمند این قلعه شگفت انگیز را تشکیل داده است.
قلعه اما با توجه به مزارع و باغات آباد اطرافش هیچ گاه مشکل تامین آذوقه را نداشته است و از لحاظ امنیتی نیز با سختی دسترسی و نفوذناپذیری اش بسیار امن بوده است حالا فقط یک چیز باقی می ماند، آب! بقایای چند آب انبار در داخل قلعه کشف شده است اما آب چطور تا این ارتفاع حمل می شده است؟ کانال های سنگی! حفر کردن سنگ ها و استفاده از آن ها به عنوان مجرای آب و انتقال آب از چشمه های پایین کوه به خصوص چشمه یا کلاته سارو مشکل آب قلعه را به خوبی حل می کرده است. استفاده از این لوله های سنگی و جریان هوا و کمی هوشمندی آب را تا خود قلعه بالا می آورده است. این لوله های سنگی شگفت انگیز اما در زیرزمین قرار می گرفته و در تمام مدت سال آب مورد نیاز اهالی قلعه را تامین می کرده است. وجود احشام، آذوقه کافی، آب در کنار امنیت قلعه سبب می شده تا ساکنان بتوانند به راحتی مدت های مدیدی را در داخل قلعه سپری کنند و همین امر شاید رمز نفوذناپذیری این قلعه بوده است.
حتما برایتان جذاب است که بدانید این قلعه متعلق به کدام دوره تاریخی است؟ راستش را بخواهید هیچ کس نمی داند ولی همه متفق القولند که قلعه متعلق به دوران باستان است و چند هزارسالی قدمت دارد. اگر نام پیشدادیان و کیانیان را در داستان های شاهنامه شنیده باشید قطعا می دانید که برطبق افسانه ها این دو سلسله نخستین فرمانروایان ایران زمین بوده اند و نسبت این قلعه به پیشدادیان و کیانیان نشان از قدمت بالا و فوق تصور این قلعه دارد. قلعه اما به علت موقعیت استراتژیک و تسلطش بر یکی از کوتاهترین و مهم ترین راه های ارتباطی در دوران اشکانیان و ساسانیان هم مورد توجه بسیاری بوده است. نزدیکی به گرگان و طبرستان آن روزها که اغلب با حکومت مرکزی مشکل داشته و حکومت های سرکش و یاغی بسیاری به خود می دید سبب می شد که حتی در دوران طبرستانی هم این قلعه مورد توجه آن ها باشد. اما دوران اوج قلعه سارو به قرونی برمی گردد که یک فرقه در حال قدرت گرفتن و ایجاد یک شبکه در داخل حکومت بود. حتما نام حشاشین و فرقه اسماعیلیه یا باطنیه را شنیده اید. زمانی که حسن صباح در حال قدرت گرفتن بود منطقه الموت رودبار که در مرز قزوین و مازندران امروزی قرار گرفته به عنوان قلعه اصلی انتخاب کرد.
قلعه های سارو
منطقه قهستان که چیزی در حدود خراسات جنوبی امروزی بود هم تحت نفوذ حسن صباح بود. قومس یا همان سمنان امروزی منطقه ای میان این دو بود که قلعه های نفوذناپذیر و افسانه ای زیادی داشت. با تسلط بر قلعه های ایالت قومس دیگر منطقه تحت تسلط حسن صباح آنقدر استراتژیک و وسیع بود که نادیده گرفتنش تقریبا غیر ممکن بود. یک شبکه زیرزمینی و مرموز که قلعه های نفوذ ناپذیر و صعب العبورش در سراسر این منطقه زبانزد بود و فرقه را هرروز قوی تر می کرد. قلاع ساروی بزرگ و کوچک هم از جمله قلعه های مهم فرقه اسماعیلیه بود که چیزی در حدود دو قرن برآن تسلط داشتند و نزدیک به یکی از افسانه ای ترین قلعه های ایران به نام گردکوه قرار داشت. علاوه بر دسترسی به شاهراه ها و نفوذناپذیری قلعه، نزدیکی به سایر پایگاه های مهم فرقه از مزیت های قلاع ساروی بود. این قلعه حتی می توانست نقش یک پشتیبان بی نقص را برای قلعه گردکوه داشته باشد. وقتی با حمله ویرانگر مغول ها الموت سقوط کرد مردان این قلعه نیز خود را تسلیم کردند وگرنه نفوذ به قلعه تقریبا محال بود.

میدان شهرداری رشت، میدانی منحصر به فرد
ادامه مطلب

اینجا وقتی بر بلندای کوه در بلندترین قسمت قلعه می ایستید شکوه و عظمت طبیعت مسحورتان می کند. راه ها و کوه ها زیر پایتان قرار گرفته اند و همت و اندیشه و علم سازندگان قلعه نیز در مقابله با این طبیعت زیبا و همجوشی با آن حیرت را به جانتان می ریزد. اینجا زمانی که اولین برف بر روی زمین می نشیند قله به همراه قلعه در پوشش مرموزی از مه فرو می رود و سرمای برنده بیرون قلعه تقریبا غیر قابل تحمل می شود. این قلعه که بیشتر به افسانه ها می ماند در زمستان دیگر هیچ امیدی را برای دشمنان باقی نمی گذاشت. در هر هجوم و حمله ای کافی بود اهالی قلعه چند صباحی را دوام بیاورند چرا که با هجوم سرما قله دیگر امان ماندن نمی داد و دشمن عقب نشینی می کرد. قلعه حیرت انگیز است ولی به خاطر داشته باشید زمانی به آن سر بزنید که خبری از باران و برف نیست چرا که در اینصورت دسترسی به قلعه بسیار دشوار است و سرمای هوا آزار دهنده. از قله ساروی بزرگ به سمت شمال کوهستان که بنگرید قلعه ای درست روبروی این قلعه چشمتان را خیره می کند، ساروی کوچک منتظر ماست.

از قلعه بیرون می آییم و مسیر رفته را باز می گردیم تا از دره عبور کرده و از بلندای کوهی دیگر که این بار کوتاه تر است بالا برویم. به قلعه که نزدیکتر می شویم آثار خرابی ها واضح تر می شود. طبق گفته کارشناسان و بومی ها در چند سال اخیر جویندگان گنج تا توانسته اند به قلعه آسیب زده اند. گذر زمان هم اما بی تاثیر نبوده و دیواره ها اغلب فروریخته اند اما حدود قلعه و برج های مراقبت به خوبی پیداست و میانه قلعه نیز تقریبا قابل تشخیص است. داخل قلعه که می شوید نظیر ساروی بزرگ یک دژ سنگی مستحکم روبروی شماست که بیشتر از یک طبقه داشته است.
قلعه های سارو
هنوز هم ورودی های طبقه زیرین قابل مشاهده است. در این قلعه اما بر روی دیوارهای سنگی حفره هایی یک دست دور تادور دیوار حفر شده اند که بسیار جذاب است. به گفته کارشناسان، این حفره ها محل قرار گرفتن الوارهای چوبی بوده که نقش ستون های سقف طبقه اول و کف طبقه دوم را داشته است. آثار این چوب ها هم در این قلعه بسیار به چشم می خورد. قلعه آسیب دیده اما با کمی دقت می توانید سر از ساختار آن در بیاورید. تصویر ساروی بزرگ از پنجره های این قلعه بسیار زیباست. اما چرا این دو قلعه در این فاصله کوتاه چند کیلومتری درست روبروی هم ساخته شده اند؟ باز هم پای باستان شناسان و کارشناسان گردشگری به میان می آید و آن ها معتقدند که قلعه کوچک حکم مکمل و پشتیبان را برای قلعه بزرگتر داشته است. اینکه قلعه ها چطور باهم در ارتباط بوده اند و از این فاصله چطور باهم به مبادله اطلاعات می پرداخته اند از جمله موضوعات مورد علاقه باستان شناسان است.
قلعه های سارو
ایرانی های باستان شیوه جنگی جذابی داشتند عقب نشینی می کردند و زمان می خریدند آن هم با پناه گرفتن در قلعه ها! وقتی زمان بدست می آوردند یا دشمن شروع به عقب نشینی می کرد و یا نیروی کمکی فرا می رسید و دشمن اغلب مجبور به عقب نشینی می شد. این که قلعه ها دقیقا از چه زمانی خالی از سکنه شده اند نیز اصلا مشخص نیست اما راستش را بخواهید این قلعه ها در پوشش مه و برف جان می دهد برای پناه گرفتن و دیوانه کردن دشمن! حتما این سفر تاریخی و هیجان انگیز در دل طبیعت زیبای سمنان به جان شما نیز نشسته است. اما سمنان کم از این قصه ها ندارد شاید در فرصتی دیگر بخواهیم یک قلعه دیگر را در سمنان زیبا فتح کنیم.
قلعه های سارو
قصد سفر به هر گوشه از استان سمنان را که داشته باشید، حتما خشنود و راضی به خانه باز خواهیدگشت. از طبیعت گردی در دل کویر و ملاقات کاروانسراها و قلعه های تاریخی و گوش سپردن به داستان ها و افسانه های هیجان انگیز تا طبیعت زیبا و جنگلی ابرها در سمنان آنقدر تنوع در انتظارتان است که حالاحالاها سمنان را جزو اولویت های سفرتان قرار دهید. قصد رزرو هتل در هر گوشه از سمنان از هتل های شاهرود گرفته تا هتل های سمنان، همانند هتل بزرگ پارامیدا شاهرود، می توانید سری به ایران هتل آنلاین بزنید.

غار نمکی گرمسار
ادامه مطلب

امتیاز دهید (چپ بیشترین)

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

برچسب ها :

اشتراک گذاری

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[search_hotel]
  • محبوب ترین ها
  • آخرین مقالات
  • منتخب سردبیر