چشم که بچرخانید آدم هایی با شکل و شمایل مختلف به چشمتان می خورد که کاروان هایشان را برای لختی استراحت به اینجا رسانده اند. از آدم هایی که از اصفهان چند صد سال پیش عازم کاشان اند و تاجر تا توریستی که از کشوری دور آن سوی اقیانوس ها خودش را به شب های ایران قرن بیست و یکم رسانده است. اینجا گرمسار است و ما میهمان کاروانسرایی هستیم که از زمانهای خیلی دور نام بهرام گور را یدک می کشیده است. اگر مشتاقید سر از کار این کاروانسرا و میهمانانش در آوردید حتما با ما در سفری به قلب کویر ایران همراه باشید. به یاد داشته باشید قصد سفر به هر گوشه از ایران را که داشته باشید می توانید روی ما حساب کنید و رزرو هتل تان را نیز به ما بسپارید تا سفر به کامتان مزه کند و برای همیشه همسفر ما باشید.
کاروانسرای بهرام گور
سمنان علاوه بر تاریخ و قدمت بلند بالا و طبیعت حیرت انگیز و متنوعش، بیشتر شهرتش را مدیون جاده هایی است که از دل آسمان می گذرندو ستاره هایی که بر کف آسفالت خیابان ها فرود می آیند. در میان شهرها و روستاهای سمنان اما راهی گرمساری می شویم که با ورامین و دماوند هم مرز است و پایتخت نشینان را با برچشم هم زدنی به قلب کویر می رساند. خودمان را به گرمسار می رسانیم و عازم کاروانسرایی پرآوازه می شویم.
راستش را بخواهید ورود به این کاروانسرا به این آسانی ها هم نیست. می توانید راهی شهر گرمسار شده از اداره میراث فرهنگی گرمسار مجوز ورود به پارک ملی کویر را اخذ کنید و یا فرم های مربوطه را پر کرده و با فکس کردن بقیه ماجرا را پیگیری کنید. ورود به محدوده پارک ملی کویر نسبت به چند سال قبل خیلی آسان تر شده است اما هنوز هم محدودیت هایی وجود دارد. بهتر است در اوایل روز حرکت کنید تا قبل از تاریک شدن هوا خودتان را به ورودیه پارک ملی کویر برسانید، چرا که با تاریک شدن هوا ورود به منطقه کمی دشوارتر است. حالا که مجوز را بدست آورده اید راهی کاروانسرا می شویم که 65 کیلومتری از گرمسار و 154 کیلومتری از پایتخت فاصله دارد.
پارک ملی کویر اما جزو مناطق مهم در حوزه محیط زیستی است. چند مسیر هم شما را به پارک ملی کویر می رساند اما به گفته کارشناسان و دوستان طبیعت گرد مسیری که از تهران به سمت پیشوا و در نهایت مبارکیه می رسد، بهترین مسیر است. بعد از مبارکیه به پاسگاه ورودی پارک ملی رسیده و می توانید داخل شوید این مسیر اما به مسیر پیشوا امام زاده عبدالله نیز شهره است. مسیر دوم که گاهی بر اثر بارش ها تبدیل به باتلاق هم می شود از شهر گرمسار به سمت روستای کهک است که شما را یکراست به جاده سنگ فرشی می رساند که خود از کوچه پس کوچه های تاریخ جان بدر برده است و یادآور شکوه حکومت صفوی است. انتهای این راه سنگ فرش هم شما را به کاروانسرا می رساند. البته یک راه دیگر هم از کاشان که در همسایگی گرمسار است نیز شما را با کمی کش و قوس به کاروانسرا می رساند.
راه سنگ فرش که به سنگ فرش شاهی شهرت داشته است را اگر انتخاب کنید از هوش و ذکاوت ایرانی ها در چند صد سال پیش آن هم در این کویری که تاب آوردن کار هر کسی نیست ذوق خواهید کرد. جاده به خودی خود در دل این کویر بی نهایت یک جاذبه تمام عیار است که اگر چه آسیب دیده اما هنوز هم شکل و شمایلش در طولی 35 کیلومتری و عرضی 5 متری کاملا هویداست. چند صد سال قبل را که می گویم تقریبا سر از دوران شا عباس صفوی درمی آوریم که ساختن راه ها و کاروانسراها رونقی بسیار داشته است. اینجا هم شاهراهی در میان کویر بوده تا مسافران را به سلامت از این سوی کویر تا آن سو هدایت کند. شاهراهی که اصفهان، کاشان، خراسان، مازندران و گرمساری که آن روزها خوار نامیده می شد را به هم اتصال می داده است.
سنگ فرش را تمام کرده و نکرده چشممان به یک بنای سفید فام در میانه کویری یکدست می افتد. هر چه جلوتر می رویم شکوه و بزرگی بنا بیشتر به چشم می آید. نزدیکتر که می شوی کاروانسرای سنگی بزرگی را می بینید که کاروانسرای عباسی یا کاروانسرای شاه عباس و حتی در الفاظی قدیمی تر کاروانسرای قصر بهرام گور نامیده می شود. از همان بیرون بنا سنگ های صیقل خورده روشنی را می بینید که با دقت تمام روی هم چفت شده اند و برخلاف کاروانسراهای این اطراف از جنس خشت و آجر نیست. اگر دوری در اطراف کاروانسرای بزنید بنایی مستطیل شکل خواهید دید که در ضلع شمالی و جنوبی ش دو درب ورودی تعبیه شده است که یک در به سوی کوه ها و یکی به سمت جاده گشوده می شده است.
روی بدنه کاروانسرا اما برجستگی های نیم دایره ای قرار دارند که در واقع برج های مراقبت هستند تا کاروانسرا را از دستبرد و غارت راهزنان در امان نگاه دارند. درب شمالی اما باشکوه تر است. اطراف درب دو طاق نمای کوچک تعبیه شده و بالای درب هم یکسره سنگی است با طاقی زیبا. قدم در کاروانسرای سنگی که بگذارید خود را در میانه حیاطی دلباز خواهید یافت که دور تا دورش را حجره ها گرفته اند. حیاط هشت ضلعی به نظر می آید و بیست و اندی حجره کوچک که تا نیمه گچ کاری شده اند به چشم می خورد. چند درخت تک و توک در گوشه و کنار حیاط به چشم می خورند. یک حوض سنگی سفید هم درست در میانه حیاط تعبیه شده است که در دو طرفش یک کانال سنگی سفید قرار دارد که انگار آب داخل حوض را به جریان می انداخته است. خوب که به کاروانسرا نگاه کنید علاوه بر حجره ها چشمتان به ایوان ها هم می افتد و طرح چهار ایوان ایرانی و البته یک شاه نشین بزرگ و دلباز که داخلش به شکل ساده ای با طاق ها و طاقچه ها آراسته شده است. روبرویش هم مثل همه شاه نشین ها یک ایوان تعبیه شده است.
قدم در داخل حجره ها که بگذارید تازه اول ماجراست. اتاق های کوچک که محل اقامت میهمان ها بوده اند بخش اول کاروانسراست. اما پشت اتاق ها به سبک و سیاق اغلب کاروانسراها محلی برای استراحت و اتراق چهارپایان و بارهای آن ها تعبیه شده است. تزیینات ساده و هوشمندانه بنا هم دید مهندسی طراح آن را به وضوح به رخ می کشد. در برخی قسمت ها حتی چشمتان به سکوهایی می افتد که مجهز به تنور است تا هرکسی که خواست بتواند در دل این بیابان بی انتها غذای خود را هم تهیه کند.
پله ها اما شما را به زیرزمین بزرگی در زیر بنا خواهد رساند. کاروانسرا در طی این سال ها حتی بر روی پشت بام جذاب سنگ فرشش هم پذیرای میهمانان بسیاری بوده است. قدم در پشت بام که بگذارید چشمتان به جمال گنبدهای متعدد کوچک روی سقف و البته بادگیرهایی با شکل و شمایل جالب روشن می شود. اغلب آن هایی که عاشق آسمان اند و دل دل می کنند تا ستاره های کویر را یک به یک بچینند روی سقف چادر زده و محو آسمان کویر می شوند آن هم در قصر بهرام گور. اینجا به مدد دور بودنش از شهرها هنوز از آماج حمله چراغ ها، نورهای مصنوعی و آلودگی هوایی که وارونه می شود در امان مانده و با غروب خورشید در تاریکی بی انتهایی فرو می رود که سرشار از آرامش محض است و فاصله زمین و آسمان ا به صفر میل می دهد.
حالا که در کاروانسرا و در میان ایوان ها و حجره هایش قدم می زنید باید بگویم سنگ های این کاروانسرا که این چنین زیبا صیقل خورده اند از همان کوه هایی به اینجا آورده شده اند که قبل از ورود به کاروانسرا در دوردست ها به چشم می خورد به خصوص از سیاه کوهی که نرمی سنگ هایش زبانزد است و به دلیل نزدیکی اش به کاروانسرا برخی آن را به نام کاروانسرای سیاه کوه به خاطر سپرده اند. اما اگر می خواهید بدانید این کاروانسرا بالاخره متعلق به کدام دوره تاریخی است باید بگویم شکل و شمایل فعلی این کاروانسرا قطعا متعلق به دوران صفوی است اما نکته جالب اینجاست که شاید این کاروانسرا در ابتدا اصلا کاروانسرا نبوده است.
بر اساس نظرات کارشناسان باستان شناسی سنگی بودن این بنا و عدم استفاده از خشت و آجر سبب می شود تا فکر کنیم بنا حتما قبل از دوران صفوی در این مکان احداث شده بوده اما در دوران صفوی به صورت اساسی بازسازی شده است. بر طبق نظریات کارشناسی اینجا شباهت زیادی به کاروانسراهای بین راهی که در دوران صفویه رایج بوده ندارد و بیشتر شبیه یک اقامت گاه موقت است. وجود یک بنای دیگر در نزدیکی این کاروانسرا که حرمسرا نامیده می شود نیز موید این نکته است. اگر چه متاسفانه حالا دیگر این حرمسرا بیشتر شبیه یک مخروبه است. شاید بتوان گفت اینجا محلی برای استراحت بین راهی شاهان صفوی بوده است.
برخی اما بر این باورند که شاه عباس که قصد تردد بین مازندران و اصفهان را داشته این کاروانسرا را در این منطقه بنا کرده تا بتواند در میانه راه به استراحت بپردازد چرا که اصلا این راه اصلا در آن دوران مسیر مرسومی نبوده است. برخی اما پا را فراتر گذاشته و معتقدند بنا متعلق به بهرام از سلسله ساسانی است و اینجا هم قصر و شکارگاه پادشاهی بوده که بر طبق افسانه ها در همین شوره زارها برای همیشه ناپدید شد. راستش را بخواهید نه سال ساخت دقیق این بنا مشخص است و نه کاربرد قصر یا شکارگاه بودن آن قطعی، تنها چیزی که مسجل است این است که کاروانسرا قطعا در دوران صفوی بازسازی و مرمت شده و چند صد سالی قدمت دارد.
این کاروانسرا اما شگفتی کم ندارد. مثلا تامین آب آن در این منطقه کویری حتما کار دشواری بوده است. چشمه ای در 5 کیلومتری بنا در دامنه سیاه کوه منبع اصلی تامین آب قصر بهرام گور بوده است آن هم به شیوه ای مهندسی شده و جذاب! کانال هایی سنگی از جنس همان سنگ های سفید، آب را به حوضی در بیرون بنا و حوضی در درون بنا منتقل می کرده است که هنوز هم ردپایشان در گوشه وکنار کاروانسرا به چشم می خورد. البته این جریان آب با دو گذرگاه به حرکت می افتاده است. یکی لوله هایی سفالی که در زیر زمین کار گذاشته شده و دیگری کانال هایی سنگی که هنوز هم بر روی زمین کاملا مشخص است.
در سال های 1337 دوباره نام این کاروانسرا بر سر زبان ها می افتد و در سال 1354 در فهرست آثار ملی ثبت می شود. حوالی سال 1394 اما بعد از گذشت صدها سال از متروکه بودن این کاروانسرای زیبا، بازسازی آن آغاز شد و حالا با گذشت چند سال و بازسازی حجره ها و تجهیز آن ها برای اقامت و البته اضافه کردن سرویس بهداشتی و آشپزخانه هایی مجهز بازهم شور و شوق به کاروانسرا بازگشته است و اینجا مامن بسیاری از کویر دوستان و صد البته منجمان حرفه ای و آماتور شده است که یک شب را میهمان تاریخ در دل کویر می شوند. کاروانسرا حالا با عنوان مهمانسرای پاسگاه شکاربانی پارک ملی کویر شهره است.
حالا که تا قصر بهرام گور در پارک ملی کویر آمده اید می توانید سری به دو کاروانسرای نام آشنای آن اطراف هم بزنید. کاروانسرای عین الرشید و کاروانسرای سفیدآب در کنار سنگ فرش چند صد ساله از دیگر آثار تاریخی دیدنی پارک ملی کویر است. اگر تجربه سفرهای این چنینی را ندارید بهتر است سری به گرمسار بزنید و با تورهای روزانه این شهر از کاروانسرا، عازم این بنای زیبا در دل کویر شوید و از گشت وگذارتان لذت ببرید.
هزینه ورود یه پارک ملی کویر هم مصوب شده و برای خودروها و تک تک افراد وارد شده در پارک ملی دریافت می شود و البته باید تاریخ دقیق ورود و خروجتان به محدوده پارک کویر را در همان فرم درخواست مجوز به نگام ورود به پارک اعلام کنید. طبیعت زیبای کویر نیز برای علاقمندان به کویرها به شدت گیراست و به خاطر داشته باشید که نمی توانید شب را در جایی به غیر از کاروانسرای قصر بهرام گور سپری کنید.
اقامت در گرمسار
اگر سری به گرمسار بزنید گاهی سر از دوران اشکانیان درمی آورید. تاریخ در دل این شهر کویری غوغا می کند. شهر کاروانسراها و قلعه ها اما مقصدی مناسب در دل کویر است. اگر روزی روزگاری قصد اقامت در این شهر زیبا را که ایرانیان قدیم آن را سرزمین خورشید درخشان می نامیدند داشتید می توانید روی ما حساب کنید. برای رزرو هتل های گرمسار از هتل سنتی ستاره کویر گرمسار گرفته تا اقامتگاه های بوم گردی می توانید سری به ایران هتل آنلاین بزنید و با بهترین قیمت و در کمترین زمان بهترین انتخاب را داشته باشید.