خانه >> ایرانگردی >> کاخ باغچه جوق در ماکو آذربایجان غربی
کاخ باغچه جوق در ماکو آذربایجان غربی

کاخ باغچه جوق در ماکو آذربایجان غربی

در آشفته بازار سال های دور کشورمان، در بحبوحه قیام ها و عبور از دیکتاتوری تا رسیدن به مشروطه روزهای سختی بر مردمان این سرزمین گذشته است. در میان پیچ و تاب تاریخ می خواهیم به آن روزها سفر کرده و میهمان مردی باشیم که سردار ماکو لقب گرفته و در یکی از حساس ترین برهه های تاریخ این سرزمین می زیسته و نقشی هر چند خاکستری در جریان تغییرات سریع آن دوران داشته است. غرض اصلی سفرمان البته خانه این مرد خاکستری است، خانه ای زیبا و کم نظیر که از قضا دوست داران ایرانی و خارجی بسیاری هم دارد. بار و بندیل سفر را بسته و راهی آذربایجان غربی و شهر ماکو می شویم. اگر مشتاقید که بدانید کاخ موزه باغچه جوق ماکو کجاست و یا علاقمند به دانستن سرگذشت و زندگینامه سردار ماکو هستید حتما با ما همسفر باشید.

ماکو
شمال غربی کشورمان به واسطه داشتن آب و هوای کوهستانی و البته خنک با طبیعتی آمیخته از زیبایی و شگفتی همواره یکی از مقاصد برتر گردشگری بوده است. آذربایجان غربی هم به واسطه دریاچه معرو ف ارومیه که این روزها اصلا حال و هوای خوشی ندارد شهرتی فراتر از مرزهای ایران دارد. اگر قصد سفر به ارومیه، مرکز آذربایجان غربی را داشتید حتما از این سفر لذت خواهید برد. ارومیه با طبیعت و البته تاریخ خود شما را سر ذوق خواهد آورد، اگر هم قصد اقامت در ارومیه را داشتید حتما برای رزرو هتل و یا رزرو آنلاین هتل در ارومیه روی ما حساب کنید. این بار از ارومیه و دریاچه کم رمقش عبور کرده و راهی یکی دیگر از شهرهای این استان زیبا می شویم. ماکو، شهری مرزی است که ایران را به ترکیه و آذربایجان متصل می کند و از طرفی با شهر خوی همسایه است. شهری با پیشینه تاریخی غنی که هنوز هم آثار ویرانه های شهرهای باستانی آن پابرجاست.
ماکو ترکیبی از دو قوم بزرگ کرد و آذری است و در روزگاران قدیم به واسطه آئین زرتشی مردمانش “ماغ کوی” به معنای شهر روحانیان زرتشت نامیده می شود. البته برخی از تاریخ نگاران آن را به زمان مادها نسبت داده و معتقدند این جا مادکوه نامیده می شده است و گروهی هم معتقدند از آن جا که این شهر کوچک روزگاری در زمره حکومت ارمنی ها بوده به ارمنی ماکو نامیده شده است. این واژه در ارمنی اشاره به چراگاه دارد و البته اطراف ماکو پر از چراگاه بوده است. هر چه که باشد حالا ماکو اشاره به شهری کوچک دارد که در یک دره واقع شده و یک رودخانه آن را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می کند. شاید جالب باشد اگر بدانید در عهدنامه ننگین ترکمنچای به ماکویی ها اختیار تام دادند تا خودشان کشورشان را انتخاب کنند و آن ها ایران عزیز را برگزیدند. ماکو که یک منطقه آزاد تجاری است شاهراه ارتباط با اروپاست و از این رو دروازه اروپا نامیده می شود. به مسیر حرکتمان ادامه می دهیم تا شش کیلومتر بیرون از شهر ماکو و در فاصله دو کیلومتری جاده بازرگان به کاخ سردار ماکو برسیم. قبل از رسیدن به کاخ بهتر است کمی با سردار ماکو آشنا شویم.
سردار ماکو
مرتضی قلی خان اقبال السلطنه، فرزند پاشاخان از مالکان و مرزداران ایران بوده است. طایفه ی مرتضی قلی خان به دستور شاه عباس صفوی به این ناحیه کوچ کرده و نگهبانی و مراقبت از مرز های ایران در همسایگی روس و عثمانی را بر عهده داشتند. مرتضی قلی خان که پس از مرگ پدر زمام امور را بدست می گیرد به شیوه پدرش روابط مستحکمی با روس و عثمانی برقرار می کند و پایه های قدرتش را در ماکو مستحکم می کند. او که از سرداران مظفرالدین شاه بود در جریان مشروطه جانب مخالفان را گرفته و نهایتا با قیام مردم و البته دخالت تعدادی از خوانین ماکو را به سمت قفقاز ترک می کند. بعد از مرگ مظفرالدین شاه و جانشینی پسرش و تقویت جبهه مخالفین مشروطه باز هم سردار به ماکو باز گشته و این بار به سرکوب مخالفینش می پردازد.
سردار
سردار ماکو فردی قدرتمند و ثروتمند بود که به واسطه روابطش با روس و عثمانی هدایای بسیار نفیسی هم از آن ها دریافت می کند. این قدرتمندی تا اواخر دوران قاجار ادامه داشت اما با به قدرت رسیدن رضاخان اوضاع تغییر کرد. از آن جا که رضاخان سعی در از بین بردن خوانین و قدرت های بخش های مختلف کشور و به دست آوردن ثروت آنان برای پرکردن خزانه خالی قاجارها داشت، طبق نقشه ای سردار ماکو را زندانی و تمام ثروتش را قبضه کرد. مرتضی قلی خان اقبال السلطنه در زندان از دنیا رفت و برای همیشه یک سوال را باقی گذاشت که آیا به مرگ طبیعی از دنیا رفته و یا به سرنوشت مشابه دیگر خان ها مبتلا گشته است؟ از تمام ثروت سردار ماکو تنها یک خانه باقی مانده است که بازدید از آن هدف سفر ماست. خانه ای که ساختش در زمان تیمور پدر آغاز شده و پس از سی سال در زمان مرتضی قلی خان اقبال السلطنه پسر به پایان رسیده است. بیایید سری به خانه سردار ماکو بزنیم.

کاخ موزه باغچه جوق

همان طور که گفتیم شش کیلومتری از شهر فاصله گرفته و در جاده بازرگان به سمت روستای باغچه جوق حرکت می کنیم. روستا در دامنه کوه واقع شده و مناظر بسیار چشم نوازی دارد. از سرسبزی روستا که بگذریم به سمت کاخ حرکت می کنیم.
کاخ موزه باغچه جوق
از دور پنجره های آبی رنگی خودنمایی می کنند و نوید رسیدن به مقصد را می دهند. ورودی یک هشتی کوچک است البته کوچک و دم دستی بودن هشتی باعث نشده چیزی در زیبایی کم داشته باشد. هشتی سقفی نقاشی شده دارد و یک خروجی اش به سمت کاخ است. ایستگاه نگهبانی هم در همین هشتی قرار دارد. باید بگویم شما وارد یک باغ یازده هکتاری شده اید باغ در نگاه اول گیراست. بخشی از باغ که محصور در بین نرده هاست باغ میوه است. توت، انجیر، گردو، گیلاس، بادام، سیب و بخش بزرگتری از باغ میوه پر از درخت زردآلوست.
باغ
در برخی گوشه های باغ هنوز هم اثری از گل های رز، اقاقیا و گاها تبریزی به چشم می خورد. بقیه باغ حالا نظم مشخصی ندارد و پر از درختان کهنسال است. در گوشه ای از بنا یک کالسکه دیده می شود که متعلق به سردار ماکوست. یک حوض بیضی شکل هم درست روبروی بنای کاخ قرار دارد. آنچه در پیش رو می بینید یک ساختمان مستطیل با تعدادی بیرون زدگی است که تعداد زیادی پنجره با قاب های آبی رنگ دارد. در دو طرف ساختمان دو ردیف پله قرار دارد که به تراس جلوی ساختمان منتهی می شود. بنا دو طبقه است و تعدادی گچ بری بر روی آن به چشم می خورد.
قاجاری
آنچه در نگاه اول به نظرتان می رسد این است که این بنا آنقدرها هم ایرانی نیست، گرچه نقش برجسته چند مرد قاجاری بر روی آن خودنمایی می کند ولی در معماری بنا یک جور معماری غریبه هم به چشم می خورد. درست حدث زده اید بنا کاری مشترک بین معماران ایرانی و البته مهندسان طراح روسی است و بنا متأثر از معماری روسیه است چرا که سردار ماکو روابط نزدیکی با روس ها داشت و البته در اوضاع آشفته آن روزها بخشی از کشورمان تحت سلطه روس ها بود.
موزه
وارد کاخ می شویم، تندیس ها، گچ بری ها، نقاشی های رنگ و روغن همه و همه نشان از آن دارد که شما وارد یک کاخ لوکس و با دکوراسیونی مجلل شده اید. طبقه اول ترکیبی از چند اتاق است که مهم ترینشان تالاری بسیار زیباست که محور طبقه اول است. یکی از اتاق ها اتاق غذاخوری است، اتاقی با پرده های سبز و فرشی قرمز با گچ بری های زیبا و یک دست مبل پنج نفره با دسته های قهوه ای و البته نقوش طلایی. آنچه این اتاق مشهور به اتاق سبز را منحصر بفرد می کند سقف آن است. دو نقاشی در دو طرف سقف با رنگ و روغن که بسیار زیباست. تصویر اول مردان ایرانی را به تصویر کشیده که بر سر سفره نشسته اند. تصویر دوم زنان و مردان فرنگی را به تصویر گشیده که دور میز غذا نشسته اند.
سقف بنا
اینجا یک دستشویی متحرک چینی با طرح گل دار هم قرار دارد. از این غذاخوری لوکس بیرون آمده راهی اتاق سفید می شویم. اتاقی با دوازده صندلی و پرده هایی قرمز رنگ که همان اتاق انتظار خودمان است. چند اتاق دیگر هم به صورت تو در تو در این طبقه قرار دارند اما مهم ترین قسمت این طبقه تالار آیینه است که حوضخانه ی زیبا در میانه آن واقع شده است. تالار یکپارچه آیینه کاری ظریفی شده که بسیار زیباست. از طبقه دوم هم برخی اتاق ها به طور کامل به تالار آیینه اشراف دارند.
تالار
فواره وسط تالار هم بر زیبایی هر چه بیشترش افزوده است. دل کندن از تالار آیینه سخت است اما به حرکتمان ادامه می دهیم در پاگرد پله ها وارد اتاقی می شویم که حالا موزه ایست پر از مجسمه هایی با لباس های کردی و زیبای مردم ماکو که دیدنشان سفر به دنیای رنگ هاست. از پله های پوشیده با فرش قرمز که اطرافش پر از مجسمه های زیباست و ستون های گچ کاری شده زیبایی در اطرافش قرار دارند و نرده های چوبی اطرافش پر از کنده کاری است به سمت طبقه بالا حرکت می کنیم. طبقه بالا ترکیبی از اتاق خواب، اتاق پذیرایی، شاه نشین، اتاق صورتی و اتاق کار است.
همسر اول
اتاق خواب لوکس سردار با پرده هایی زیبا آراسته شده است و یک تخت دو نفره منبت کاری شده با چوب گردو و بالش های مخمل قرار دارد. تصویر آنالی خانم همسر اول سردار هم بر روی دیوار نقش بسته است، البته تصویر یک زن با موهای بافته شده هم در سمت دیگری نقش بسته است که متعلق به همسر دوم سردار است. این اتاق لوکس کمد هایی از چوب گردو و آیینه دار دارد که یک پاراوان هم در کنار آن واقع شده است. یک لوستر زیبا هم در کنار گچ بری ها در سقف خودنمایی می کند. چند پشتی هم به دیوار تکیه داده شده است.
اتاق خواب
از اتاق خواب لوکس سردار که بگذریم به اتاق کارش می رویم، اینجا پر از قاب عکس است. عکس سردار در سنین جوانی و یک عکس هم که متعلق به پدر سردار است در بین عکس ها خودنمایی می کند. یک عکس هم متعلق به سردار در کنار همسرش است. یک میز کوچک به همراه تعداد صندلی، یک مبل پنج نفره زیر قاب عکس هاست و اگر نگاهی بیاندازید تالار آیینه از همین اتاق پیداست. اتاق شاه نشین با پرده هایی ابریشمی آراسته شده و یک دست مبلمان خارجی که کار کشور لهستان است به چشم می خورد. یک میز با چند صندلی، یک کاناپه در کنار یک آیینه قدی سنگی با قابی مشکی رنگ که بسیار زیبا منبت کاری شده است. اتاق پذیرایی یک تالار نسبتا بزرگ است که مبل های لوکسی در آن به چشم می خورد. مبل ها با روکش های مخملی و گلدار و منبت کاری شده در نهایت زیبایی است. یک پاراوان طلایی در فرش قرمز کف سالن دکوراسیون اتاق را کامل کرده است. گچ بری های سقف در کنار لوستری که معروف به لوستر هجده شاخه و ساخت کشور فرانسه است، نمای جذابی به سقف داده و در یک کلام اتاق پذیرایی مجلل و زیباست. اتاقی دیگر با مبلمان های قهوه ای و سبز است که صورتی نامیده می شود. داخل کاخ پر از زیبایی است، تماشای تندیس ها در کنار تزئینات گوشه و کنار کاخ و قدم زدن در این خانه تاریخی صد و اندی ساله حال و هوای خوبی را برایتان به ارمغان می آورد. اگر در کاخ قدم زده اید حتما چشمتان به یک گرامافون افتاده است که شکل و شمایلش کمی عجیب است، این گرامافون اولین گرامافونی است که وارد ایران شده است و شیپور بسیار بلندی دارد. ظروف چینی اعلا و لوسترهای کریستال از دیگر تزئینات بنا است که بر هر چه لوکس بودن آن افزوده است البته بازدید از سلاح های سرد جنگ های جهانی هم یکی دیگر از بخش های کاخ است که حتما برای شما هم جذاب خواهد بود.
محوطه
از کاخ بیرون زده و راهی باغ می شویم یک ساختمان دیگر هم در پشت کاخ به چشم می خورد که در دو طبقه و بلندتر از سطح زمین بنا شده است. ساختمان مرمرین است با کنده کاری هایی بر روی آن و سقفی شیروانی که در قدیم آشپزخانه سردار بوده است ولی داخل آن کاملا ساده است. یک جوی آب از بنای اصلی به سمت آشپزخانه جریان دارد. بقیه بناهای جانبی شامل انبار، اصطبل و … تقریبا در شرف تخریب است و حمام بنا که دارای حوض است و با نقاشی هایی آراسته شده است. یک حوض دیگر در ضلع شرقی ساختمان قرار دارد که مستطیل است. گشت و گذار در باغ کاخ حال و هوای دیگری دارد و خنکای کوهستان را به رگ و پی تان تزریق می کند. در هر فصلی که به این کاخ موزه سفر کنید با زیبایی بی نظیر طبیعت ماکو روبرو خواهید شد و باغ را غرق در زیبایی و شگفتی خواهید یافت.

2.8/5 - (5 امتیاز)
عمارت خسرو آباد سنندج، تجلی معماری ایرانی
ادامه مطلب

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

برچسب ها :

اشتراک گذاری

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
باجلان حرمتي
باجلان حرمتي
5 ماه قبل

وصفش را شنيده بوديم اما بهار امسال كه رفتيم شگفت انگيز بود نسبت به زمان خودش 150 سال پيشرفته تر زندگي مي كرد يك كلاس جهاني بود از راهنماي محلي اونجا آقاي رفاهي درباره كاخ و خود ماكو چيزاي خيلي زيادي آموختيم دمشون گرم جاي خفني بود

[search_hotel]
  • محبوب ترین ها
  • آخرین مقالات
  • منتخب سردبیر