هند خانه بسیاری از سمی ترین و خطرناک ترین مارهای جهان است اما مار کبرا یکی از ترسناک ترین مارهای هند و جهان بوده که علاوه بر سم کشنده اش، شهرتش را مدیون ظاهر و استراتژی ترسناک و البته مارگیرهای چیره دست هندی است. اگر به هند سفر کرده باشید یا سفر کنید بدون شک با این خزنده ترسناک اما جذاب روبرو خواهید شد. از قدیم الایام همه شنیده ایم که مارگیری، رقص مار و نی زدن برای مار کبرایی که از درون یک سبد یا کوزه بیرون می آید از متعلقات هند و هندی ها بوده است اما شاید نشنیده باشید که قبیله ای در هند از طریق خرید و فروش سم (زهر) این مارها امرار معاش می کنند. اگر قصد سفر به هند در آینده ای نزدیک را دارید، توصیه ما به شما این است که هوشمندانه سفر کنید و با
رزرو هتل در شهر چنای، به میان گروهی از مردم بومی بروید که شکار مارهای سمی برای آن ها از آب خوردن هم ساده تر است.
به روستای وادانملی، روستایی کوچک و ساحلی در دامنه های استان چنای می رویم تا با یکی از مارگیرهای شناخته شده این منطقه به نام راجندران ملاقات کنیم. راجندران در حالی که به آرامی مار کبرایی که در دست دارد را روی دست هایش بازی می دهد می گوید: «ما در حال هرس کردن شاخه های بیرون هستیم و صدای لرزشی که این موضوع ایجاد می کند باعث عصبی شدن مارها شده است». سپس در ادامه مار کبری را با استفاده از یک میله فلزی که نوکی قلاب مانند دارد به درون یک کوزه سفالی هدایت می کند.
راجندران اهل قبیله «ایرولا» است که یکی از قدیمی ترین جوامع بومی ساکن هند بوده و در طول سواحل شمال شرقی این کشور در استان تامیل نادو زندگی می کنند. مردم این منطقه به خاطر دانش باستانی شان در مورد مارها و بخصوص مار کبرا و نزدیکی باور نکردنی شان به این خزنده ترسناک شناخته می شوند. همچنین آن ها نقشی بسیار مهم اما پنهان در سیستم بهداشت و سلامت کشور هند ایفا می کنند. راجندران که در کنار یک تابلوی بسیار بزرگ در مورد مارهای غیرسمی منطقه ایستاده است چنین می گوید: «بسیاری از مردم از مارها می ترسند اما باید به یاد داشته باشیم که مارها تنها به دنبال زنده ماندن و بقا هستند. اگر با حالت تهاجمی حرکت کنیم، مار این موضوع را یک تهدید تلقی کرده و ممکن است دست به حمله متقابل بزند. اما اگر بی حرکت بایستیم، اغلب اوقات راه خود را می رود».
به جامعه مشارکتی صنعت مارگیران ایرولا می رویم، انجمنی که در سال 1978 در وادانملی ایجاد شده تا به مارگیرها و کسب و کار آن ها در زمینه گرفتن سم این مارها سروسامان دهد. سالانه نزدیک به 50.000 نفر در هند در اثر نیش مارهای سمی جانشان را از دست می دهند و تنها درمان قابل اعتماد برای کسانی که نیش زده شده اند استفاده از پادزهرهای رسمی است که باید به سرعت تزریق شوند. در هند، 6 کمپانی بزرگ نزدیک به 1.5 میلیون دُز پادزهر در طول سال تولید می کند که بخش اعظم آن از زهری که توسط مردم ایرولا از مارها گرفته شده تولید می شود.
راجندران داخل یک گودال شنی که اطراف آن را یک دیوار کوتاه آجری احاطه کرده می پرد و به بقیه هشدار می دهد که بیرون بمانند. یک سقف کاهگلی بلند فضا را از نور شدید خورشید در امان نگه داشته و یک پلتفرم کوچک که از زمین بلند شده و در مرکز گودال قرار دارد دارای یک تخته سیاه است که جزییات مارهایی که در این مرکز نگه داشته می شوند روی آن نقش بسته است. این مرکز در واقع یک مرکز استخراج زهر از مارهای منطقه است.
راجندران یک افعی راسل که در زبان هندی به آن «کانادی ویریان» (kannadi viriyan) گفته می شود را از گوشه گودال شنی گرفته و روی این پلتفرم قرار می دهد. الگوهای زیبای دایره ای روی پوست مار نیز باعث ترس انسان می شود، جدای از این که این مار خود یکی از تهاجمی ترین مارهای منطقه و هند به شمار می آید. راجندران، در حالی که به ردیف های متعدد کوزه های سفالی خالی اشاره می کند که خارج از گودال ردیف شده اند می گوید: «ما اکنون مارهای زیادی را اینجا نگهداری نمی کنیم». هر یک از این کوزه ها تا نیمه از شن پر شده و سپس در هر کدام دو مار انداخته می شود. در ادامه دهانه این کوزه ها با یک پارچه کتانی پرمنفذ پوشانده می شود تا مارها نتوانند فرار کنند و همزمان جریان هوا به داخل کوزه وجود داشته باشد.
به خاطر سلامت افراد و همچنین خود مارها، در انجام این کار باید بسیار محتاط و دقیق بود، به خصوص زمانی که تعداد این مارهای سمی زیاد باشد. این مرکز مجوزهایی رسمی برای نگه داشتن حدود 800 مار در آنِ واحد را دارد. راجندران می گوید: «ما هر مار را برای 21 روز اینجا نگه می داریم و در طی این مدت 4 بار زهر آن ها را می گیریم». پس از آن، این مارها در طبیعت رها می شوند و علامت رنگی کوچکی که روی فلس های شکم آن ها، قبل از آزاد کردن نقش می بندد باعث می شود که دیگر به صورت اشتباهی برای استخراج زهر شکار نشوند. به گفته راجندران، این علامت پس از چندین بار پوست اندازی به طور کلی محو می شود.
اعتماد به نقس راجندران در کار با مارها و دست زدن به آن ها و همچنین دانش عمیق او در مورد این موجودات ریشه در دوران کودکی او و تجربیاتی که از طریق زندگی در جنگل و زمین های سنگلاخی و بوته دار منطقه بدست آورده نشأت می گیرد. قبل از آن که به 10 سالگی برسد، او شاهد شکار شدن صدها مار برای گرفتن زهر آن ها بوده است. مردمان ایرولا معمولاً در سکوت و بدون سروصدا کارهایشان را انجام می دهند، حتی زمانی که به صورت دسته جمعی به درون جنگل پر از مارهای سمی منطقه می روند. آن ها با اتکا به غریزه خود به خوبی می دانند که کدام یک از ردهای بسیار نامحسوس حرکت مارها روی زمین را دنبال کرده و کدام یک را باید به حال خود بگذارند. اما نکته جالب این است که نمی توانند این دانش ذاتی و غریزی خود را در قالب کلمات بیان کرده و به کسانی که در مورد مارها تحقیق می کنند اطلاعات بیشتری در این مورد بدهند.
تاریخچه مردمان ایرولا و تعامل شان با مارهای سمی بسیار رازآلود و ناشناخته است اما بر اساس افسانه های محلی، دیدگاه های این مردم نسبت به مارها با باورهای دینی آن ها ارتباط تنگاتنگی دارد. الهه اصلی مردمان این منطقه یک دوشیزه به نام «کانیاما» است که ارتباط بسیار عمیق و نزدیکی با مار کبرا دارد. بسیاری از مراسم و سنت های این مردم شامل یک موبد است که وارد خلسه شده و مانند یک مار صدای هیس هیس تولید می کند و این مراسم نمادی از روح این الهه مقدس است.
شاید باورکردنی نباشد اما بخش اعظمی از قرن بیستم میلادی، مردم ایرولا از طریق شکار مارهای منطقه و فروش پوست آن ها امرار معاش می کردند اما بر اساس باورهای دینی و احترامی که برای الهه «کانیاما» قائل بودند گوشت مارهای شکار شده را نمی خوردند. دباغان محلی برای هر پوست مار بین 10 تا 50 روپیه می پرداختند و پس از دباغی و آماده کردن پوست ان را به ایالات متحده و اروپا می فرستادند تا در صنعت مد و فشن مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود در سال 1972، قانون حمایت از حیات وحش در هند به تصویب رسیده که شکار تعدادی از حیوانات از جمله مارها را ممنوع کرد.
رومولوس ویتاکر، خزنده شناس و دوستدار محیط زیستی که برای بیش از 50 سال در میان ایرولاها و در این منطقه حضور داشته است می گوید که پس از اجباری شدن اجرای این قانون، ایرولاها در شرایط بسیار بدی قرار گرفتند. او می گوید مقدار پول بسیار اندکی که این مردمان از طریق فروش پوست مار بدست می آورند بخش قابل توجهی از درآمد ماهیانه ساکنان فقیر را تشکیل می داد و ممنوعیت شکار مارها آن ها را در معرض قحطی و گرسنگی قرار داد. اما تاسیس جامعه مشارکتی استخراج زهر از مارها در این منطقه نقطه عطفی بود که زندگی ایرولاها را نجات داد. اگر چه این انجمن کمتر از یک درصد از جمعیت این منطقه را استخدام کرده (تعداد این افراد در سال 2011 به بیش از 190.000 نفر رسیده است) اما حضور آن باعث شده که مهارت های سنتی و قدیمی این مردمان جنبه قانونی داشته باشد. مردم ایرولا به عنوان مردمانی شکارچی-گردآور، در گذشته از جانب دولت محلی، شکارچیان غیرقانونی به شمار می آمدند. حتی جوامع محلی دیگر نیز به آن ها با شک و تردید می نگریستند و مهارت آن ها در تعامل با مارها بر پیشداوری های صورت گرفته نسبت به این مردمان افزود.
سوسیلا، از زنام محلی ایرولا در مورد تبعیض هایی که در گذشته علیه این مردم صورت گرفته چنین می گوید: «وقتی که به روستا رفتیم ما را با نام های تحقیر آمیز صدا می زدند. با ما رفتار خوبی نمی شد و وقتی که می خواستیم معامله کنیم ما را فریب می دادند». بسیاری از مردمان ایرولا بی سواد بوده و در آسیاب ها و کارخانه های جدا سازی پوسته از برنج استخدام شده و یا مجبور به کارگری در دیگر بخش ها می شدند. سوسیلا در ادامه صحبت هایش با غرور چنین می گوید: «ما می توانیم بسیار سخت و با احتیاط کار کنیم. در پایان روز کاری، ما حتی نوک یک دانه برنج را در طول فرآیند جدا کردن پوسته نمی شکنیم»
با این وجود، مهارت آن ها در کار گرفتن مارها بود که باعث شد این مردمان در سطح بین المللی مورد توجه قرار گرفته و دو نفر از آن ها برای کنترل زاد و ولد پیتون های برمه ای در پارک ملی اورگلیدز در ایالات متحده فرا خوانده شوند. تعداد این مارهای غول پیکر به دلیل زاد و ولد راحت در این پارک ملی به شدت افزایش یافته و جمعیت در خطر انقراض پستانداران کوچک پارک را در معرض تهدید قرار داده بود. این دو در طی 60 عملیات شکار در عرض 2 ماه، توانستند 34 مار پیتون را شکار کنند. سگ های شکاری تعلیم دیده و شکارچیان آمریکایی هیچگاه نتوانستند در شکار پیتون ها به اندازه این دو نفر موفق عمل کنند.
با این وجود فشارهای متعددی بر روی ایرولاها و سبک زندگی شان وجود دارد. راجندران از افزایش جمعیت منطقه چنای که باعث گسترده شدن بافت شهری منطقه و تهدید شدن مناطق طبیعی و جنگل های وحشی منطقه شده نگران است. شهر چنای اکنون بیش از 7 میلیون جمعیت دارد و منطقه مجاور وادانملی در حال بلعیده شدن توسط این شهر با جمعیتی در حال فزونی است و جاده ای که به سمت این روستا می رود خیلی زود با خانه های ییلاقی و سالن هایش شیشه ای برای مقاصد گردشگری احاطه شده است. نزدیکی منطقه به ساحل نیز باعث افزایش ساخت و ساز ویلا در اطراف مرکز استخراج زهر مارهای منطقه شده است.
علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی توصیه کرده است که پادزهر باید از مارهایی بدست آید که به طور کامل در اسارت زندگی می کنند. این بدان معناست که تقاضا و نیاز به مهارت های مردم ایرولا کاهش خوهد یافت زیرا آن ها در زمینه شکار مارهای وحشی تخصص دارند. راجندران و دیگران نیز ممکن است آخرین نسل از ایرولاهایی باشند که دانشی عمیق و منحصربفرد در مورد این خزندگان دوست داشتنی دارند. بیشتر خانواده های امروزی ایرولا از کودکان خود انتظار دارند که به هر نحوی شده خود را با جریان جامعه کلی هند همراه سازند. به همین دلیل بسیاری از کودکان این قبیله در مدارس ثبت نام کرده و دیگر والدینشان را در شکار مار برای گرفتن زهرشان همراهی نمی کنند. ویتاکر می گوید: « بسیاری از نسل جوان تر حتی از مارها می ترسند».
واژه های کلیدی: مار، زهر مار، سم مار، زهر، هند، سفر به هند، جاذبه های گردشگری هند، مار کبرا