خانه >> جهانگردی >> ماکائو، تلفیقی از زندگی مدرن و نوستالوژيك
ماکائو، تلفیقی از زندگی مدرن و نوستالوژيك

ماکائو، تلفیقی از زندگی مدرن و نوستالوژيك

ماكائو با فرهنگ متنوع خود كه به اصطلاح از آن با عنوان نقطه تلاقی شرق و غرب یاد می شود، بسیار غنی و پربار است. از مجتمع های درخشان تفریحی گرفته تا بناهای مخروبه قرن هفدهمی،‌ از غرفه های فروش غذاهای محلی كنار خیابان گرفته تا رستوران های متعدد با ستاره میشلینی، گزینه ها و انتخاب های متنوعی هم برای مسافرانی كه به دنبال زندگی مدرن هستند و هم برای آنهایی كه در پی رویارویی با نوستالوژی می باشند، وجود دارد. بنابراین با كسب شناختی اجمالی از این منطقه از جهان، با بهترین سایت رزرو هتل، ایران هتل آنلاین، هوشمندانه سفر كنید.
اینطور به نظر می رسد كه گویی به دوران گذشته سفر كرده ام. دیوارهای سفید طرح دار، صندلی های چوبی قدیمی، كاشی های آبی و سفید به سبك پرتغالی، فضای دنج و راحت مفرح – همه اینها خاطرات آخرین سفر من به ماكائو را تحت تأثیر خود قرار می دهند، سفری كه مربوط به حدود یك دهه و نیم قبل بود. هنوز هم زمانی را كه پدرم در مقابلم نشسته بود و یك بشقاب غذای حلزون و ماهی كاد و سیب زمینی سفارش می داد، به خاطر دارم. این دقیقاً همان تصویری است كه از رستوران رستارانت لیتورال به یاد می آورم. چون در ماكائوی امروزین نمونه های مشابه تجربه های من خیلی كم پیدا می شود، برای من تا به اینجای سفرم حس نوستالوژیك لحظه ای، بسیار دارای اهمیت بوده است. روز قبل از آن وقتی از كشتی توربوجت در هنگ كنگ پیاده می شدم (چیزی كه به خاطر دارم)، بر روی پلی كه شبه جزیره اصلی را به جزیره كوتای متصل می نماید، وارد یك مسابقه شاتل شدم.
macau
زمانیكه به منطقه كوتای كه امروزه بسیار معروف بوده و شبیه وگاس امریكا می باشد، نزدیك می شدیم، به شدت خسته شده بودم. مجتمع های هتلی متعددی از هر طرف قد برافراشته بودند. كانال های آبی دورتادور این شهر ونیزی مانند را محاصره نموده بود، یك برج كوچك شبیه به برج ایفل روبه روی هتل پاریزیان قرار داشت و غروب طلایی آخر روز، بر زیبائی هتل فوق مدرن ام. جی. ام. كوتای افزوده بود. در داخل اتوبوس یك ویدئوی تبلیغاتی پی در پی پخش می شد كه در بخشی از آن نشان داده می شد كه ماریا كاری، خواننده معروف امریكائی، در روز بیستم اكتبر در این منطقه كنسرتی برگزار خواهد كرد.
این تابلوی درخشان، تابان و پر سروصدا با آن دهكده سوت و كور و خواب آلوده ای كه چندین سال پیش دیده بودم، بسیار متفاوت می نمود. در آن سفر، صبح روزهای آخر هفته من و پدرم بعضی وقتها برای فرار از خیابان های شلوغ هنگ كنگ، سوار كشتی سریع السیری می شدیم و پس از یك ساعت سفر به ماكائوی آرامش بخش می رسیدیم. درحالیكه هنگ كنگ برای علاقه مندان به غذا و خورد و خوراك بسیار با اهمیت شمرده می شود، همیشه سفری به ماكائو برای خوردن غذاهای ماكائوئی و دیدن زیبائی های سبك پرتغالی در شهر می توانست ارزشمند باشد. اما همین كافی بود؛ در خیابان های سنگفرشی كمی قدم زدیم، كمی چوریزو و باكالها خوردیم و دوباره از روی آب به خانه بازگشتیم.
A DELUXE ROOM AT CONRAD COTAI

این بار من در حال شروع اقامتم در یكی از هتل های بزرگ ماكائو بودم. با خروج از لابی شلوغ و پرازدحام هتلِ كونراد كوتای، برای رفتن به اتاقم در طبقه 22 سوار آسانسور شدم. حتی اتاق های طبقات پایین و نزدیك به ورودی هم دارای فضای زیادی بوده و یك اتاق نشیمن وسیع به همراه تختخواب های بزرگ و كمدهای فراوان دارند. امكانات حمام با رایحه تند شانگهائی و یك اردك پلاستیكی شفاف (كه داخل آن با تاس پر شده است) بخش های خاطره انگیزی از این سفر بودند، همانطور كه حوله پادشاهانه و بنفش رنگ (رب دُشامبر) آن به جای یك حوله معمولی سفید در حافظه من نقش بسته است. از پشت پنجره بزرگ اتاقم می توانستم از منظره زیبای این شهر ونیزی مانند، دقیقاً از كنار جاده تا دامنه های كوهستان اطراف لذت ببرم.

هنوز هم می شد غروب آفتاب و روشن شدن چراغ های سراسر دهكده را چند ساعت بعد از حضور در هتل دید، به طوریكه باعث شد از زیبائی های این تصویر لذت برده و از آن تعریف و تمجید نمایم. كمی بعد با تاریك شدن آسمان بر فراز كوهستان، ناگهان نوری همه جا را روشن كرد. روزنامه ای كه بر روی میزم قرار داشت حاكی از آن بود كه در بخشی از مسابقات بین المللی آتش بازی ماكائو كه در آخر هر ماه سپتامبر برگزار می گردد، بلژیك و ژاپن نمایشی مشترك اجرا خواهند كرد و این صحنه ها مربوط به همان اجرا بود.
MACAU'S NEON LIT SITE

لاس وگاس، بلژیك، ژاپن، پاریس، ‌ونیز – من فقط چند ساعت را در دهكده سپری كردم اما پرواضح بود كه ماكائو از شكل یك مستعمره سابق پرتغال در چین خارج شده و وارد عرصه ای بین المللی گردیده است.

خوشبختانه هنوز هم امكان این وجود دارد كه حضور در ماكائوی قدیمی را تجربه نمائیم. به روش های مختلف و به معنای كامل كلمه در مكان هایی همانند رستارانت لیتورال بود كه برای اولین بار احساسی نوستالوژیك به من دست داد. غذای ماكائویی به نوبه خود غذایی ویژه است كه متأثر از پرتغال، چین و مستعمرات مختلف پرتغالی است – مانند صحرای افریقا، برزیل و گائو. غذای مورد علاقه من در رستوران لیتورال مرغ افریقائی نمادین است – نامی كه استعاره از تركیبی از ادویه اضافه شده به سس تولید شده از بادام زمینی، گوجه فرنگی، گرد فلفل و فلفل پاپریكا است كه به داخل مرغی آبدار تزریق می شود (سس اضافی باقی مانده را بهتر است با نان ترد میل كنید). منوی غذاهای ادویه ای ماكائویی سراسر جهان را در نوردیده است – میگوی بزرگ پوشیده با سیر، غذایی تحت تأثیر چین است، اما همین غذا با ماهی كاد كبابی و سیب زمینی به سبك پرتغالی تغییر نموده است.
A LOCAL RESTAURANT SPECIALIZING IN MEAT

استعمارگران پرتغالی اولین بار در دهه 1600 وارد ماكائو شدند. خلاصه ماجرا این است كه ماكائو تا سال 1999 در حالیكه در حال توسعه فرهنگ خاص خود در نقطه تلاقی شرق و غرب بود، به عنوان یك مستعمره باقی ماند و سرانجام در آن سال به چین بازگردانده شد. برای آشنایی عمیق تاریخی با این مقوله بهتر است بازدیدی از موزه ماكائو داشته باشید؛ موزه ای در قلعه ای نظامی كه توسط یسوعی ها در كوهستان در قرن هفدهم ساخته شد، قرار گرفته است – اگرچه خود موزه پس از خروج ماكائو از زیرسلطه پرتغالی ها در اواخر دهه 1990 فعالیت خود را آغاز نمود. موزه مورد بحث كه گردش در داخل آن طی چند ساعت می تواند انجام شود، تاریخ ماكائو را دنبال نموده و نگاهی عمیق به جوانب مختلف فرهنگ، رسوم و در نهایت زندگی تاریخ معاصر این منطقه را در اختیار می گذارد.

البته بیرون از ساختمان، مركز تاریخی ماكائو قرار دارد، منطقه ای كه یكی از میراث جهانی یونسكو می باشد و خود آن هم یك موزه رو باز فوق العاده است. مكانی خوب برای شروع، معبد ای – ما است، قدیمی ترین سازه باقی مانده در ماكائو و مكانی كه منطقه اطرافش به نام آن نام گذاری شده است. بر اساس روایت های مردم محلی، زمانی كه پرتغالی ها در قرن هفدهم به اینجا رسیدند، از ساكنین شبه جزیره پرسیده اند كه نام این منطقه چیست. ساكنین در پاسخ گفته اند كه “ای – ما گائو”، یعنی نام معبدی كه در آن قرار داشته، این همان نامی است كه بعدها توسط استعمارگران به صورت “ماكائو” نقل شده است. در بازدید از معبد، فضائی بسیار خوشبو من را احاطه كرد؛ عبادت كنندگان چوب های خوشبویی را به صورت دسته های سه تایی روشن كرده بودند. من در یك مراسم شركت كردم كه در آن یك سكه 5 ماكائویی را به داخل یك ظرف برنجی پر از آب می انداختند،‌ سپس آن را یك تكان سریع می دادند تا امواجی در آن تشكیل شود – آنها معتقد بودند كه هرچقدر موج های بیشتری تشكیل شود، شانس شما بهتر خواهد بود.
HISTORIC CENTRE OF MACAO

رستارانت لیتورال در انتهای خیابانی قرار گرفته كه معبد ای – ما در آن است،‌ همان خیابانی كه ای – لوركا نیز در آن قرار دارد، رستوران پرتغالی مورد احترام كه آن را از دوران كودكی به خاطر دارم، در این رستوران غذای دریایی، اصلی ترین غذا و طرح دریا، غالب ترین طرح است. هر دوی اینها گزینه های خوبی برای تجدید قوا پیش از رفتن به میدان سنادو هستند. وقتی به میدان رسیدم، این احساس عجیب را داشتم كه گویی به یك دالان منتهی به شهر لیزبون پرتغال سفر كرده ام. كاشی های سیاه و سفید، طرح های موجی شكلی را بر روی زمین ایجاد كرده، و این دقیقاً همان طرح هایی است كه در آن پایتخت اروپایی (لیزبون) و همچنین در ایپانما واقع در ریودوژانیروی برزیل دیده می شود. روبه روی میدان، ساختمان شهرداری سنادو قرار دارد و دورتادور منطقه پر است از بناها و ساختمان های تاریخی به سبك پرتغالی به رنگ زرد و صورتی همراه با تزئین های دیگری كه انگار كیك های تزئین شده عروسی هستند. همچنان كه احساس می كنم این منطقه به شدت اروپائی است، با فانوس های كاغذی و اشیاء دكوری دیگری به رنگ قرمز و سبك چینی در اطراف میدان روبه رو می شوم كه به مناسبت جشنواره مشهور وسط پائیز در حال برگزاری است.

با كمی پیاده روی از میدان سنادو، به كلیسای سِینت دومنیك به رنگ زرد روشن می رسید، كه انگاری به طور ویژه برای اینستاگرام ساخته شده است، كمی آن طرف تر خرابه های سِینت پائول واقع شده است. نمای سنگی و كنده كاری شده كلیسا، كه زمانی بخشی از دانشگاه سِینت پائول بوده و در قرن هفدهم توسط یسوعی ها ساخته شده است، تمام آن چیزی است كه از این مجموعه باقی مانده است چرا كه بخش های زیادی از این بنا در دهه 1800 در آتش سوخت و تخریب گشت. این مكان كه بر روی دامنه ای با شیب كم واقع شده، سازه ای سحرانگیز و با ابهت است. در این ناحیه تاریخی جاهای زیاد دیگری برای بازدید وجود دارند، كه سربازخانه موریش كه سبك طراحی متمایز مغول ها را به نمایش می گذارد و عمارت ماندارین كه یك مجموعه اقامتگاهی بوده و زمانی توسط اصلاح طلب معروف چینی از سلسله چینگ به تصرف درآمده است، از آن جمله می باشند. اما اگر از من می پرسید، اساسی ترین چیزی كه نباید از دست داد یك نوع شیرینی حلوایی است كه توسط شیرینی پزهای كنار خیابان پخته می شوند. در حدی این شیرینی ها معروف هستند كه دیوید بكهام، بازیكن مشهور فوتبال انگلیس، در ویدئویی تبلیغاتی برای آنها ظاهر شد. “شیرینی پزی كوی كوری”، یكی از مشهورترین ها است – همچنین شیرینی های منحصربفرد بادامی ماكائویی را هم امتحان كنید، این شیرینی ها هدیه ای خوب برای دوستانتان هنگام بازگشتتان خواهند بود.
PORTUGUESE EGG TARTS

دهكده تایپا دور از ناحیه مورد بحث قرار دارد و با نمایشی سحرانگیز از زندگی روستایی، پر است از كوچه های باریك،‌ خانه هایی به سبك دوران استعماری و رستوران های زیبا. رستوران لیتورال شعبه دوم خود را در این دهكده افتتاح نموده اما زمانی كه من به آنجا سفر كرده بودم، به جای لیتورال به رستوران آنتونیو رفتم كه توسط سرآشپز كاریزماتیكی به همین نام اداره می شود. عكس های این سرآشپز به شكل استراتژیكی بر روی دیوارهای داخل رستوران آویزان شده است. این مجموعه در ساختمانی با سه طبقه كوچك احداث شده، یك زیرزمین، یك طبقه هم كف و یك طبقه سوم ویژه اتاق های صرف غذا (طبقه آخر دارای یك تراس برای تجربه صرف غذا در هوای آزاد است) و آشپزخانه در طبقه دوم قرار دارد، جائی كه در آن رایحه خوش غذاهای پرتغالی مانند اردك پخته شده در برنج (غذای مورد علاقه من)، سالاد اختاپوس، میگوی سیردار در داخل صدف و خورشت دریایی كه یادآور یك نوع سوپ خاص همراه با ادویه جات و مواد پرتغالی است، به مشام می رسد. اگر اتاق خالی پیدا كردید، پس از صرف غذا گردشی در خیابان برای یافتن بستنی معروف منطقه به نام “لمون سلو گلاتو” ارزشمند است. نام ترش مزه لمون سلو باعث جاری شدن آب از دهانتان می شود. همچنین می توانید به جای آن كنجد سیاه، چای سبز، نارگیل و یا شكلات تند را امتحان كنید.

راهی عالی برای احساس كردن زیبایی محله های مختلف و لذت دیدن افق آسمان ماكائو، استفاده از قایق و سفر بر روی آب است – تنها با چند ساعت گردش با یك سرعت لذت بخش می توان از این خوشی بهره برد. در یك سمت بنای لیسبونی بزرگ و نمادین منطقه وجود دارد كه بسیار مرتفع است و در سمت دیگر برج ماكائو قرار گرفته كه برای تفریح های بسیار مهیج و دیدن مناظر فوق العاده در دسترس است. ما در طول قایق سواری از كنار مجتمع تفریحی گالاكسی ماكائو و مجتمع تفریحی شنی عبور كردیم، این مجتمع های چندین هتل، مركز خرید، مركز بازی و تفریح و رستوران را در بر می گیرند. همچنین از كنار بسیاری از پل های ماكائو گذر كردیم، به نحویكه هر كدام با سرعتی متفاوت بر روی آب حركتی موجی داشتند و وقتی از دور به آنها نگاه می شد، انگار همگی با هم حركتی هماهنگ دارند. سپس نمای درخشان عمارت های آسمان خراش را پشت سر گذاشتیم و اكنون در حال عبور از مسیر مارپیچی هستیم كه شبیه به دهكده های قدیمی است. عجیب و غریب و كم سطح، فلش بكی است به آنچه ماكائو در زمان های گذشته بوده و و در برخی از بخش ها هنوز هم همان ظاهر گذشته خود را حفظ نموده است. تپه ای پوشیده با قبرستان را رد می كنیم و سپس در بخش دیگر ورودی، پارك بزرگی ظاهر می گردد. كمی آن طرف تر در میان آب ها،‌ جزایر خالی از سكنه ای هستند كه بعضاً متعلق به چین هستند و طبق گفته های افراد محلی در صورتی كه در كنار آنها توقف كنید، آبهای اطرافشان برای شنا كردن بسیار عالی و مناسب می باشد. حتی امكان دیدن دلفین هایی در آب وجود دارد. به محض برگشتن به اطراف شبه جزیره، ماهی های نقره ای كوچكی در مقابل چشمان ما از آب بیرون پریدند. در بازگشت با قایق به سمت باند فرودگاه در حركت بودیم – باریكه ای از زمین كه سر از آب بیرون آورده است – دقیقاً موقعی كه هواپیماها به سمت ما در حال فرود بودند. با نزدیك شدن به تفریحگاه ساحلی، دیدم كه چراغ های نئون سراسر منطقه مجدداً در حال سوسو زدن بودند.
SUNSET IN THE CITY

به راحتی نمی توان دیدن چشم انداز فوق العاده منطقه را از بالای برج ماكائو از دست داد. این برج باریك و بلند، در ارتفاع 233 متری خود، دارای یك برآمدگی است كه در آن مكانی برای دیدن مناظر پیش بینی شده و برای كسانی كه با ارتفاع، مشكل زیادی نداشته باشند، طبقه ای بالاتر نیز برای ورزش پرش از ارتفاع (تا پیش از شروع عملیات ساخت پل شیشه ای بزرگ بر روی دره عمیق ژانگجیاجی در چین، این بنا ركورددار بیشترین ارتفاع بود) و پل معلقی دور تا دور برج برای پیاده روی بر فراز آسمان وجود دارد. علی رغم ترس وحشتناكی كه از ارتفاع دارم، گول منظره زیبای آن را خوردم و پس از پوشیدن لباس پرش سبز رنگ و تحت كنترل درآوردن شرایط روانی خودم، اجازه دادم تا طناب های مختلفی را به لباسم متصل كنند. نیازی به گفتن نیست كه قبل از آن به حرف راهنمای تور گوش نداده و از ایستادن كنار لبه پیاده روی هوایی و گرفتن عكس سلفی خودداری نمودم (هشتگ #شما_فقط_یك_مرتبه_زندگی_می_كنید). هنوز هم در برخی از لحظات سحرانگیز، از احساس نوستالوژیكی كه از قدم زدن در میان ابرها بر فراز یك شهر به من دست می دهد لذت می برم، از آن بالا انگار سراسر شهر مانند ستارگان به من چشمك می زدند.

بر روی زمین، با نوشیدن یك فنجان چای چینی در لای هین، آرامش خود را بازیافتم؛ لای هین یك رستوران مجلل با غذاهای چینی در ریتز كارلتون گالاكسی ماكائو بود كه یك ستاره میشلینی در كنار نام آن حك شده بود. درست است كه من خود را عاشق غذاهای چینی می دانم، اما به محض اینكه غذای صدف آبالون ترش مزه همراه با سس فلفل را برای من آوردند،‌ متوجه شدم كه هرگز غذایی به این خوشمزگی نخورده بودم. گوشتی بودن صدف و ترد بودن ترشی همراه با چاشنی سس، تركیبی فوق العاده را ایجاد می كنند. حتی هارگائو (میگوی بخارپز) پیچیده شده در یك خمیر زرد رنگ با برگی طلایی بر روی آن هم در این رستوران مشتریان زیادی دارد.
MICHELIN-STARRED LAI HEEN RESTAURANT

ماكائو با 30 كیلومتر مربع وسعت، تعداد قابل ملاحظه ای از ستاره های میشلینی را به رستوران های خود اختصاص داده است – 65 رستوران یك، دو و سه ستاره در این منطقه وجود دارند. با چنین آماری و البته تركیب باورنكردنی چندفرهنگی در غذاهای آن، ‌جای تعجب نیست كه این شهر نشان خلاقیت در غذا را از یونسكو دریافت كرده باشد. با گذشت چند روز از اقامتم در اینجا، به شخصه این تصمیم سازمان جهانی یونسكو را تأیید می نمایم.

فقط در روز آخر سفرم، صحبتی با آشپز اصلی رستوران اوتوئه مزو بومبانا (دارای ستاره میشلین) آقای آنتیمو مرون داشتم، رستوران ایتالیایی كه مشابه هنگ كنگی آن اولین و تنهاترین رستورانی است كه در خارج از مرزهای ایتالیا توانسته سه ستاره میشلینی را از آن خود كند. پس از عبور از ورودی زیبا، مجلل و رنگارنگ آن، از من در یك كافه دراماتیك پذیرائی شد. من با سرآشپز در یك آشپزخانه منحصربفرد ملاقات داشتم. او سرگرم ریختن ماكارونی در آب برای پختن آن و تكه تكه كردن گوشت بره صورتی رنگ فوق العاده ای بود. سرآشپز اهل ناپل ایتالیا با توضیحی سریع و آسان در مورد اینكه چگونه هر ناحیه از ایتالیا نوع متفاوتی از روغن زیتون را دارد، فوق العاده به نظر می رسد؛ روغن مورد علاقه او برای رستوران، روغنی است كه تصفیه شده از سیسیلی است، اگرچه آنها انواع متفاوتی از روغن ها را هم برای استفاده در غذاهایشان در انبار خود دارند. غیر از غذای خودم، درخواست غذایی ژاپنی كردم،‌ غذایی سرد متشكل از تن ماهی خام با خاویار بر روی آن كه سرآشپز آنتیمو توضیح می دهد كه در حالیكه دی. ان. ای. او ایتالیایی است، اما هیچ رستورانی نمی تواند بدون ارزش گذاردن به ماهیت جائی كه در آن حضور دارد، سرپا و شناخته شده بماند – و ما در حال حاضر در آسیا هستیم. همین كه بوی غذای اومامی را كه نوعی ماكارونی پهن همراه با خارپشت دریایی بر روی آن است،‌ استنشاق نمودم، به خاطر آوردم كه اولین مرتبه ای كه تركیب ماكارونی و خارپشت دریایی را دیدم،‌ در شهر كیوتوی ژاپن بود – و این نشان دهنده دوطرفه بودن مسیر تبادل فرهنگ ها می باشد.
SPAGHETTI AT 8 1/2 OTTO E MEZZO BOMBANA
چه بر روی بشقاب یا چه در خیابان، واضح است كه ماكائو محل تلاقی فرهنگ های مختلف است.

رفتن به آنجا
شركت هواپیمائی كاتای پاسیفیك پروازی مستقیم از دبی با یك توقف از بحرین تا هنگ كنگ دارد، و از فرودگاه هنگ كنگ با یك توربوجت طی 55 دقیقه می توانید به ماكائو برسید.

نکات و توصیه های سفر به ژاپن
ادامه مطلب

امتیاز دهید (چپ بیشترین)

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

برچسب ها :

اشتراک گذاری

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[search_hotel]
  • محبوب ترین ها
  • آخرین مقالات
  • منتخب سردبیر