تعداد اقوام مختلفی که در دامان پهناور ایران سکنا گزیده اند بسیار زیاد است. هر یک از این اقوام آداب و رسوم و فرهنگ خاص خود را دارند که البته بسیار جالب و جذاب است. آنچه بیش از همه جلب توجه می کند همزیستی این اقوام مختلف با روحیات متفاوت در یک سرزمین واحد است. هیچ قلمی نمی تواند جذابیت و زیبایی های حتی یکی از این اقوام را بر صحنه ی کاغذ به تصویر بکشد. تنها قرار گرفتن در بینشان می تواند حقیقت وجودیشان را بر ملا کند. با این حال در این مقاله سعی شده تا جنبه های مختلف زندگی یکی از این اقوام معرفی و بررسی شود.
قومی که قصد بررسی ان را داریم قوم قشقایی است که تحت عنوان ایل قشقایی از آن یاد می شود. ایل قشقایی یکی از پرجمعیت ترین اقوام ایرانی است. این ایل در ابتدا جزء ترکمانان دشت قبچاق (ناحیه ای در شمال دریای خزر) بوده است که بعدها راهی نواحی بین هندوستان و سیستان و عراق می شوند و در نهایت در استان فارس ایران سکنا می گزینند. پس در پاسخ به این سوال که ایل قشقایی کجاست باید چنین بیان کرد که امروزه مرکز سکونت آنها استان فارس است. با این حال در استان های مرکزی، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری (جونقان، بلداجی، بروجن، سامان، شهرکیان، طاقانک)، بوشهر (دشتستان و دشتی)، خوزستان (هفتکل)، اصفهان (بخش هایی از سمیرم، شهرضا، دهاقان، فریدن، بخشهای مختلف شهرستان لنجان به ویژه بخش مرکزی این شهرستان در اطراف زرین شهر، بیستگان، باباشیخعلی و چمها)، قم و … نیز در رفت و آمدند و از این استان ها هم عبور می کنند.
با توجه به اینکه پایتخت ایل قشقایی استان فارس است می توانید برای مشاهده ی ایل قشقایی فارس به این استان سفر کنید و با اقامت در هتل های شیراز یا هتل های اصفهان از تمام جاذبه هایش لذت ببرید. قبل از اقامت می توان با مراجعه به سایت ایران هتل آنلاین اکثر هتل های ایران را مشاهده و از هر لحاظ با هم مقایسه کرد و با خیال راحت بار سفر بست. در تصوير زير می توان عکس ایل قشقایی را مشاهده كرد.
معرفی کلی
ایل قشقایی یکی از بزرگترین اقوام قدیمی و شجاع ایرانی است. این ایل عشایری هستند که مدام در حال کوچ اند و همواره در دل سرسبز طبیعت چادر می زنند. ریشه ی اصلی قشقایی ها به اقوام ترک، کرد، لر و عرب باز می گردد اما بیشتر آنها ترک اند.
زبان اهالی ایل قشقایی ترکی آغوز غربی است که خود آن را ترکی می دانند. استقرار قشقایی های ترک زبان در مناطق گوناگون ایران در دوران سلجوقیان، تیموریان و صفويان شدت یافته است و امروزه در شهرهای مختلفی از ایران پراکنده شده اند. آنها دارای دین اسلام و مذهب شیعه هستند و جمعیتشان امروزه بیش از یک میلیون نفر است. ایل قشقایی بالغ بر ۲۵۰ تیره دارد و طایفه های زیادی را شامل می شود. از جمله ی انها می توان از طایفه های عمله، کشکولی بزرگ، فارسیمدان، درهشوری و … نام برد. هر طایفه از چندین تیره و هر تیره از چندین بنکو و هر بنکو از چند خانوار تشکیل می شود.
آداب و رسوم ایل قشقایی
آداب و رسوم ایل قشقایی همان ویژگی های رفتاری آنان است، ویژگی هایی شامل آنچه به آن علاقه دارند و آنچه از آن دوری می کنند، کارهایی که به زیبایی انجام می دهند، توجهات خاصی که نسبت به برخی افراد و برخی امور از خود نشان می دهند و نهایتا تلاش و کوششی که به انجام آن معروفند.
ویژگی اول: شادی و شادمانی
قشقایی ها به شدت طرفدار جشن و سرور و شادی اند و از غم و غصه بیزارند. در ایل قشقایی رقص و شادی به صورت گروهی بر پا می شود. در این رقص همگی با در دست داشتن دستمال های رنگی و تکان دادن هماهنگ آنها به دور یک دایره ی بزرگ می چرخند و با لباس های محلی و زیبا و خوش طرح و رنگی که بر تن دارند منظره ای فوق العاده جذاب را شکل می دهند. رقص دیگری هم دارند که چوب بازی يا دَرْمَرو نام دارد. در این رقص مردان ایل به نوبت و به صورت دونفر دونفر با دو چوب که یکی کوتاه و دیگری بلند است می رقصند.
ویژگی دوم: نوشیدن چای و کشیدن قلیان
نوشیدن چای در بین قشقایی ها از همان کودکی شروع می شود و علاقه و عادت به آن در همان زمان شکل می گیرد. بدین ترتیب چای جزء نوشیدنی های حائز اهمیت قشقايی ها محسوب می شود. قشقایی ها در کنار نوشیدن چای به کشیدن قلیان هم می پردازند. مردان طایفه دره شوری چپق هم می کشند.
ویژگی سوم: توجه به خان
منظور از خان در بین قشقایی ها همان بزرگ ایل است که از عزت و احترام فراوانی برخوردار است. مردم قشقایی به شدت به خان علاقه دارند و تابع دستورات او هستند و هر بار که خانی دار فانی را وداع می گوید گویی اهالی ایل یکی از نزدیکان خود را از دست داده اند. اهالی برای هر خان مزاری بسیار زیبا تهیه کرده و هر سال قبل از اینکه به ییلاق کوچ کنند ابتدا به زیارت مزار خان خود می روند. تعدادی از آرامگاه های خان های ایل قشقایی بهویژه خانهای طایفه کشکولی که به سبکی شبیه آرامگاه حافظ ساخته شده اند در دامنه شاهدای اردکان قرار دارند.
ویژگی چهارم: علاقه به موسیقی
قشقایی ها به شدت به موسیقی علاقه دارند به طوری که حتی خان ها هم از این قاعده مستثنی نیستند و معمولا با سه تار و ویولون هنرنمایی می کنند. بیشتر نواهایی که در بین قشقايي ها نواخته می شود شاد است اما گاهی اوقات مثلا به هنگام بروز مصیبت یا سالروز ان به نواختن نواهای غم انگیز هم می پردازند.
ویژگی پنجم: تلاش و استقامت
تقریبا تمام اقوام ایرانی سخت کوش اند و در برابر بروز مشکلات مانند کوه استوارند. در این میان بیش از دیگران ایل قشقایی به سخت کوشی شهرت دارند و در برابر هر نوع مشکل و مساله ای بسیار مقاومت می کنند. زمانی که ایل قشقایی به دنبال رسیدن به هدفی باشد تمام سختی ها را تحمل می کند و با تلاش وکوشش بی وقفه ی خود مسیر موفقیت را می پیماید. مقاومت مداوم انسان را محکم می کند به طوری که از مرزهای کشور دفاع کند تا آن را محفوظ بدارد کاری که قشقایی ها هیچ گاه از انجام آن سرباز نزده اند.
ویژگی های ظاهری
اکثر اهالی ایل قشقایی چشمانی متوسط، موهایی تیره و پوستی گندمگون دارند. در بین دو طایفه ی فارسیمدان و دره شوری افرادی با پوستی سفید و موهایی بور نیز دیده میشود. زنان قشقایی معمولا آرایش نمیکنند و فرقي كه بین زنان و دختران وجود دارد «چتر زلف» زنان است. مردان قشقایی نیز معمولا صورت خود را اصلاح می کنند اما تا جایی که امکان دارد سعی می کنند سبیل های بلندی داشته باشند.
نحوه ی تشکیل ایل قشقایی
طبق گفته هایی که وجود دارد اجداد اولیه ی قشقایی ها جزء قراوالان لشکر هلاکوخان و تیمور لنگ بوده اند و در ابتدا در ترکستان سکنی داشته تا اینکه سپس به سمت ایران کوچ کرده اند. ظاهرا کوچ قشقایی ها به ایران در قرن یازدهم میلادی که مهاجرت های بزرگ قبیله ای صورت می گرفته رخ داده است. تاریخدانان معتقدند قشقایی ها قبل از استان فارس مناطق شمال غربی ایران مانند استان اردبیل را به عنوان زیستگاه موقتی خود انتخاب کرده اند. وجود قبیله ی مغانلو در بین قشقایی ها که نامش از دشت مغان اردبیل نشات گرفته خود دلیلی بر این اعتقاد است. علاوه بر وجود این قبیله و قبیله های دیگری که مکان اولیه ی آنها نیز به مناطق شمال غرب ایران باز می گردد خود قشقایی ها هم مکان زندگی گذشته ي خود را استان اردبیل می دانند. بعد از کوچ قشقایی ها به استان فارس و انتخاب این استان به عنوان محل زندگی دائمی خود خلج ها هم به این استان کوچ کرده و با قشقایی ها ترکیب شده اند. علاوه بر خلج ها طایفه های دیگری نیز مانند قراگوزلو، ایگدر، شاملو و بیات در طول زمان به ایل قشقایی پیوسته اند.
تاریخچه ی ایل قشقایی
با توجه به دوران زندگی امیر غازی شاهیلو به عنوان اولین خان ایل قشقایی که امروزه مقبره اش در روستای درویش از توابع گندمان قرار دارد تاریخچه ی تشکیل ایل قشقایی به طور جدی به قرن شانزدهم برمی گردد. این در حالی است که نقش قشقایی ها در شکل گیری تاریخ استان فارس به قرن هجدهم مربوط می شود. در آن دوران شخصی به نام «جان محمد آقا» که بیشتر با نام جانی آقا شناخته میشود خان قشقایی ها بوده است، طبق گفته هایی که وجود دارد فرزندان او یعنی اسماعیل خان (رئیس بعدی ایل قشقایی) و حسن خان در فتح هندوستان توسط نادرشاه نقش داشته اند. اما بعدها مورد خشم خان افشار قرار می گیرند به طوری که خان یکی از آنها را کشته و دیگری را کور می کند و نهایتا قشقایی ها مجبور به کوچ به سمت درگز، کلات نادری و سرخس در خراسان می شوند.
وجه تسمیه قشقایی
وجه تسمیه ی نام قشقایی دقیقا مشخص نیست و نظرهای مختلفی در مورد اینکه اول بار از کجا نشات گرفته وجود دارد. برخی معتقدند قشقایی از واژه ی قشقا در زبان ترکی به معنی اسب پیشانی سفید گرفته شده است، این نظری بود که اولین بار توسط واسیلی بارتولد مطرح شد. برخی نیز ریشه ی آن را قاچماق به معنای فراری می دانند، این نظر نیز برای نخستین بار توسط حسن فسایی در فارسنامه ناصری عنوان گردید.
لباس ایل قشقایی
پوشش اهالی ایل قشقایی واقعا جالب و دیدنی است. مخصوصا لباس زنان آنها که رنگین کمانی از رنگ هاست و خود نشان از علاقه به شادی و شادمانی دارد. چه مردان و چه زنان قشقایی از لباس های مخصوصی که نام های ویژه ای دارد استفاده می کنند. در ادامه به برخی از پوشاک اهالی ایل قشقایی اشاره می شود.
لباس مردان قشقایی
در قرن نوزدهم لباس مردان عادی ایل قشقایی شامل شلوارهای دمپا گشاد (تنبان)، پیراهنهای بی یقه (قیناق) و عبایی بلند (ارخالق) که با شالی محکم بسته می شد و قبای نمدی گرم (کپنک) و کلاه نمدی سیاه گرد (برک) بود. این در حالی بود که لباس خان های ایل که در شهر زندگی می کردند مانند لباس افراد مهم دربار قاجار شامل پیراهن بییقه، عبای بلند و کلاه پوستی بلند بود. در این دوران تفنگ، چاقو، خنجر، شمشیر و چماق همواره برای زینت دادن به پوشش مردان ایل قشقایی استفاده می شد.
اوایل قرن بیستم لباس مردها شامل پیراهن بییقه سفید، شلوار گشاد سیاه، قبایی که با کمربند بسته میشد و کلاه کوتاه و گرد نمدی و در برخی موارد ژاکتهای پوستی و جلیقههای نمدی بود. کفششان هم گیوه (ملکی) بود. علاوه بر اینها چوقا که عبای نازکی بود به تن پوشی اطلاق می شد که مردها در زمان جشنها، شکار و جنگ بر تن می کردند. برای زینت دادن به پوشش خود نیز قطار فشنگ می بستند. از روی شکل و نوع کمربند و نحوه ی بستن قطار فشنگ مردان طایف های مختلف قشقایی برای یکدیگر قابل شناسایی بودند.
از سال ۱۳۰۷ تا 1320 که رضاشاه پوشیدن لباسهای محلی را منع کرد، مردان قشقایی مانند سایر مردم ایران مجبور به پوشیدن لباسهای غربی شدند. پس از برکنار شدن رضاخان قشقاییها باز لباسهای محلی خودرا بر تن کردند اما دیگر جوقا نپوشیدند و ارخالق به لباس مهمانی تبدیل شد. در همین زمان ناصرخان قشقایی کلاه جدیدی به نام دوگوشی از جنس نمد به قشقاییها معرفی کرد که خیلی زود توسط مردان قشقایی به عنوان نمادی از قدرت، خودمختاری و هویت بر سر گذاشته شد.
لباس زنان قشقایی
لباس زنان در قرن نوزدهم و بیستم مانند سایر عشایر جنوب غربی ایران بود، لباسی در طرح و رنگ های مختلف شامل دامن چند لایه (شلیته، تنبان)، تونیک (قیناق) با شکافی که در دو طرف داشت و ژاکت کوتاه (ارخالق) همراه با یک کلاه کوچک (کلاقچه) بر سر. بعد از سقوط رضاخان در سال ۱۳۲۰ تغییری که در لباس زنان قشقایی داده شد، وجود پیشانی بند ابریشمی (یاقلق، قالاق) بود که امروزه هم دور سرشان (روی چارقد) می پیچند. در بین زنان قشقایی جواهراتی مانند گردنبند، سنجاق چارقد، گوشواره و النگو ثروت خانوادگی را نشان می دهد. معمولا زنان طایفه های مختلف قشقایی با طرح و رنگ لباس و پیشانی بندشان شناخته میشوند. معمولا لباس بچه ها نیز مانند بزرگترهاست.
شغل مردم قشقایی
ایل قشقایی که از آنها به عنوان عشایر استان فارس هم یاد می شود حدودهفت و نیم میلیون هکتار یعنی تقریبا ۶۷درصد از عرصههای مرتعی استان را در اختیار دارند. مهم ترین کاری که در این مراتع انجام می دهند دام پروری است. آنها با انجام این پیشه، هر ساله هزاران تن گوشت قرمز، انواع فراوردههای لبنی تازه، پشم گوسفند و موی بز تولید می کنند. با این حال به دام پروری اکتفا نکرده و با شهرت به صفت سخت کوشی به کشاورزی و باغداری هم می پردازند. از جمله محصولات کشاورزی و باغداری آنها گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزی، مرکبات و خرما است.
در انجام تمام کارها زنان دوش به دوش مردان زحمت می کشند و جدای از اینها کارهای منزل را هم انجام می دهند. علاوه بر این نان می پزند و از شیر دام های خود انواع لبنیات شامل کره، ماست، کشک، قره قروت، سرشیر و مانند آن را تهیه میکنند. تلاش زنان ها به اینجا ختم نمی شود آنها از پوست دام هایی که برای مصرف خود ذبح می کنند مشک آب و مشک دوغ و خیگ روغن و خیگ ماستینه و کیسه حبوبات می سازند.
شاید باورتان نشود اما در کنار تمام این کارها به درست کردن صنایع دستی هم می پردازند. از مهمترین صنایع دستی مردم قشقایی میتوان به قالیبافی، گلیمبافی، جاجیمبافی، گبه بافی، بافتههای رِند و بافتههای چرخ و نیز طناب بافی و چیق بافی اشاره کرد.
خانه های ایل قشقایی
خانه ی مردمان قشقایی چادر است. جنس این چادر ها که بوهون گفته می شود از موی بز و رنگ آن سیاه و شکل آن مستطیل است. شکل سقف چادر در تابستان و زمستان فرق میکند. در زمستان سقف را مخروطی می سازند تا هنگام ریزش باران، آب از لبه سقف به زمین بریزد و در بالای سقف جمع نشود. در تابستان سقف را صاف و هموار می سازند و چادر تنها در بخشی که اسباب خانه و رختخوابها قرار دارد دارای دیوار است.
بدون شک ایل بزرگ قشقایی یکی از جذاب ترین مردمان کوچ نشین جهان اند. مردمی که با وجود گذر زمان و هجوم مدرنتیه هنوز هم آداب و رسوم خود را حفظ کرده و از زندگی در دامان طبیعت لذت میبرند. سیاه چادرها، زنانی با لباس های هزار رنگ و شاد، نوای دل انگیز و پر انرژی موسیقی قشقایی، غذاها و خوراکی های سنتی و در نهایت مهمان نوازی و روی خوش مردمان ایل قشقایی از دلایل اصلی محبوبیت این مردمان دوست داشتنی است.
اگرچه خشکسالی های اخیر مردمان این ایل را با دشواری های فراوان مواجه کرد اما روحیه بالای اهالی ایل قشقایی سبب می شود تا آن ها این دوران دشوار را نیز همانند تمامی ادوار دشوار تاریخ با موفقیت پشت سر بگذارنند.
سلام.
ببخشید خواستم ی خواهشی ازتون بکنم، درمورد یکسری مکانهای تاریخی در اصفهان و شیراز که توسط قشقاییها ساخته و بنا شده اما در حق ایل قشقایی مثل همیشه اجحاف شده، واین آثار رو به اشخاص از قوم و قبیله های دیگه ای زدن،که البته خود ما قشقاییها هم مقصر بودیم که در دفاع از حق اجداد و نیاکانمون کم لطفی کردیم. این وظیفه تکتک ماست که از امانت و میراث و افتخاری که از گذشتگانمون برامون به جامونده مخافظت کنیم و به نسل بعدی انتقال بدیم.من در مورد 33پل ومسجدخان و چندتا مکانهای دیگه در اصفهان و شیراز تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که این بناها و محلها و رسم و رسوم و یکسری چیزای دیگه به نام و ساخت و اختراع قشقاییها بوده که خیلی ناشیانه به نام اشخاص دیگه ای زدن در صورتیکه با سادهترین شواهد و مدارک میشه حقایق رو ثابت کرد. اما ما قشقاییها حتی باکمترین زحمت هم نخواستیم از حقمون دفاع کنیم. خلاصه بگم اکر دوست داشتید من دوباره به وبلاگ سر میزنم اگر موافق بودید براتون بفرستم. یا حق
قشقایی از شهرری
سلام لطفا اطلاعاتی که به دست اوردید رو میشه بفرستید تا ماهم اگاه بشیم
سلام
1.الله وردی یک اسم ترکی هست بیشترتو قشقاییها دیده میشه. امامقلی هم همینطور
2.اون دیل آدزه به این دلیل بهش فامیلی دادن چون تقریبا ده زبان بلد بود.اون یعنی عدد ده، دیل یعنی زبان، آد یعنی نام
3.مقبره کمال الدین اسماعیل یک شاعر عثمانی داخل سی وسه پل به چه دلیل باید ساخته بشه؟ شاعری که لقب حافظ عثمانی به اون دادن، چون عثمان هم از قبیله قایی بود و تا قبل از عثمان یعنی ارطغرل غازی و پدربزرگش سلیمان شاه اسم قبیله قایی بود و عثمان که دولت بنا کرد قایی رو به عثمانی تغییر داد
4.چرا شاه عباس صفوی که یک شیعه تعصبی دو آتیشه بود باید یک مسیحی از دین برگشته رو یک همچین پست و مقامی بده؟!
5.سی وسه پل ضربدر عدد سه میشه(عکس پلها دو طرف روی آب میوفته) نودونه نام خداوند
6.الله وردی خان اهل گرجستان بود درسته اما ترک بود، سندش هست قاییها زمان ارطغرل غازی چندین بار به گرجستان کوچ کردن اونم در زمان سلجوقیان،وحتی در زمان عثمان با عثمان متحد شدن.
7.مصالح سی و سه پل و معماریش دقیقا با پلهای همدوره خودش در ترکیه و گرجستان وکشور های تحت سلطه زمان عثمانی یکی هست.
داداش بازم دلیل میفرستم الان حضور ذهن ندارم