فلسفه انتخاب نام دی گان
تقویم ایرانیان باستان تقویم اوستایی بوده و مقداری با تقویم شمسی تفاوت داشته است. در تقویم اوستایی هر سال دقیقا 365 روز است که 12 ماه و هر ماه 30 روز دارد؛ در این تقویم پنج روز آخر سال متعلق به هیچ ماهی نیست و تنها با نام های خاصی شناخته می شود. ایرانیان باستان علاوه بر نامگذاری این پنج روز 30 نام برای 30 روز هر ماه نیز انتخاب کرده و هر روز از ماه را با نام خاص خود می شناخته اند. در این میان برخی از روزها همنام ماه ها بوده اند. حال هر روز از ماه را که با نام ماه یکی می شد جشن می گرفتند. بدین ترتیب 12 روز از سال را که همنام با ماه خود بودند جشن داشتند. این 12 روز عبارت بودند از: 19 فروردین، 13 اردیبهشت، 6 خرداد، 13 تیر، 17 مرداد، 4 شهریور، 16 مهر، 10 ابان، 9 اذر، 2 بهمن و 5 اسفند. در دی ماه هم 3 روز 8 و 15 و 23 را جشن می گرفتند چون نام این سه روز از هر ماه دی بود. بدین ترتیب تعداد جشن های ماهانه از 12 روز به 14 روز می رسید. نحوه نامگذاری جشن ها هم به این صورت بود که به نام ماه پسوند گان را اضافه می کردند مثلا فروردگان، اردیبهشتگان، خردادگان و الی آخر. این جشن ها را جشن های ماهانه یا دوازده گانه سال نامیده بودند که در روزگار ساسانیان و زمان قبل از آن با آداب و رسوم و تشریفاتی خاصی برگزار می شد.
فلسفه انتخاب واژه دی برای سه روز از ماه و نحوه تشخیص آنها
نخستین جشن دی گان
علاوه بر سه روزی که در ماه دی دارای همان نام دی هستند روز اول دی را نیز اورمزد که باز به معنای آفریدگار است قرار داده اند. بنابراین در ماه دی چهار روز به نام خداوند نامیده شده و در این ماه چهار بار جشن دی گان برگزار شده است. نام و تاریخ دقیق این چهار روز به ترتیب در زیر آمده است:
• اورمزد و دی ماه: اولین روز دی ماه باستانی مصادف با 25 آذرماه خورشیدی (این روز همان 1 دی، روز میلاد خورشید، نخستین جشن دی گان است)
• دی به آذر و دی ماه: هشتمین روز دی ماه باستانی مصادف با 2 دی ماه خورشیدی
• دی به مهر و دی ماه: پانزدهمین روز دی ماه باستانی مصادف با 9 دی ماه خورشیدی
• دی به دین و دی ماه: بیست و سومین روز دی ماه باستانی مصادف با 17 دی ماه خورشیدی
مهم ترین این جشن ها همان جشن روز اورمزد است. این روز که نخستین جشن دی گان است در ایران باستان به نام “اورمزد و دی ماه یا روز خور یا خرم روز” نامیده شده است. زرتشتیان این روز را غلبه روشنایی بر تاریکی یا پیروزی اهورامزدا بر اهریمن به شمار می آورند.
در نخستین جشن دی گان که شب قبل از آن طولانی ترین شب سال یعنی همان شب یلدا ما ایرانیان بوده است پادشاه و حاکم با مردم عادی دیدار می کردند و به سخن آنان چه غنی و چه فقیر با دل و جان گوش می دادند. پس شب یلدا یا شب چله همان اورمزد و دی ماه ایرانیان باستان است که از آن زمان تا به امروز همه دور هم جمع می شوند و فال حافظ می گیرند و با خوردن آجیل و شیرینی و شربت و میوه هایی مانند انار و هندوانه و خربزه و انگور این شب را شادی می کنند.
شب یلدا، شبی است که همه با هم به پیروی از آداب و رسوم گذشتگانمان فصل زیبای پاییز را بدرقه می کنیم و با شادی به پیشواز زمستان با تن پوش سفید می رویم. حال اگر این شب در وسط هفته باشد کار و تلاش روزمره در آن اندکی دشوار است چرا که معمولا مهمانی طولانی ترین شب سال طول می کشد و تا پاسی از نیمه های شب ادامه دارد. گذشتگان ما روز بعد از یلدا را به جشن و شادی پرداخته اند تا شادی شب گذشته را تکمیل کنند.
اول دی تولد دوباره ی خورشید بعد از طولانی ترین شب سال
گذشتگان ما در دوران ایران باستان از سال ها خیلی قبل تر از میلاد مسیح اولین روز از ماه دی را به نام روز خور می شناختند. روزی که در آن جشن دی گان می گرفتند. روزی که خورشید بعد از طولانی ترین شب سال دوباره طلوع می کند و باز به دنیا می آید و به عالم هستی نور می بخشد. این روز در بین ایرانیان باستان از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. شاید یکی از دلایل آن نام آن یعنی اورمزد که یکی از نام های خداوند است باشد. دلیل دیگر می تواند شب قبل از آن باشد که طولانی ترین شب سال است؛ شب همواره نماد ظلمات و تاریکی بوده و هست، شاید پیشینیان ما از اینکه طول این شب به قدری ادامه یابد که دیگر طلوع خورشید را نبینند واهمه داشته و به همین دلیل روز بعد را تولد خورشید نامیده و آن را جشن گرفته و غرق در شادی شده اند. آنان این روز را روز تولد مجدد خورشید می نامیدند چون از این روز به بعد خورشید بیشتر در آسمان می تابد و بدین ترتیب شب ها کوتاه تر و روزها بلندتر می شود. شاید هم دلیل دورهمی های شب یلدا همین باشد که در کنار هم بر ترس بالا نیامدن خورشید غلبه کنند و این شب را تنها نباشند. آنها این شب از سال را تا صبح در کنار هم می نشسته اند و گاه به دعا و نیایش می پرداختند و بیدار می ماندند و صبح که می شد روز را تعطیل اعلام کرده با خیال راحت استراحت می کردند تا بیداری شب قبل را جبران کنند. البته آنها دلیل بهتری برای این کار داشته اند؛ دلیل انها جلوگیری از بروز هر گونه خطا و اشتباه در انجام کارهای روزانه بوده است. آنها به این دلیل روز بعد از شب یلدا را تعطیل کرده اند که در روز تولد خورشید کارهایشان را نادرست انجام ندهند، با کسی به دلیل خستگی و بی خوابی بداخلاقی یا تندی نکنند و مبادا آلوده گناهی مانند دروغ حتی یک دروغ کوچک شوند.
رسم و رسوم روز اول دی ماه، روز تولد خورشید
این روز به قدری ارج و قرب داشته که حتی دانشمند بزرگ ایرانی ابوریحان بیرونی در یکی از کتب باارزش خود به نام «آثار الباقیه» درباره ی روز یکم دی ماه یا همان «روز خور یا خرم روز» چنین می نویسد که:
دی ماه، نخستین روز آن خرم روز است و این روز و ماه هر دو به نام خداوند است که «هرمز» نامیده می شود، یعنی حکیم و دارای رای و آفریدگار. در این روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی پایین می آمد و جامه ای سفید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان و یساولان را که شکوه پادشاه با آن هاست به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند، خواه دارا و خواه نادار بدون هیچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه می رفت و با او به گفتگو می پرداخت و در این روز پادشاه با برزگران می نشست و در یک سفره با آن ها خوراک می خورد و می گفت: من مانند یکی از شماها هستم و با شماها برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می شود و امنیت کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه. این در حالی است که ابوریحان در کتاب قانون مسعودی خود از اولین جشن دی گان با نام «عید دی الاول» و کوشیار از آن با نام «دی جشن» یاد کرده است.