جزیره عروسک های نوزادان، جزیره ای که توسط یک کودک نفرین شد

تا به امروز واژه عروسک ما را به دنیای لطیف کودکانه برده است اما با خواندن این مقاله تمام معادلات پیرامون واژه عروسک بهم خواهد خورد و دنیایی از وحشت و دلهره را به ما تحمیل خواهد کرد. شاید شما خواننده عزیز نیز از سفر کردن به مکان های گردشگری که همگی آرامش را به ارمغان می اورند خسته و به دنبال هیجانی همراه با چاشنی ترس و وحشت می باشید و دوست دارید بعد از سفرهای متمادی به مکان های سرسبز و یا سواحل آرامش بخش، قدم به مکانی بگذارید که تجربه هیجان انگیزی را به شما هدیه می دهد. پس در این مقاله با ما همراه شوید زیرا قرار است شما را به منطقه ای اسرار امیزی به نام جزیره عروسک های نوزادان ببریم. با ایران هتل آنلاین هوشمندانه سفر کنید.

زمانی که وارد کشور مکزیک می شوید دنیایی از جاذبه های متعدد از غذاهای معروف تا مکان های دیدنی بی شمار انتظار شما را می کشد، اما در کنار تمام این جاذبه ها جزیره ای شگفت انگیز بیشتر خودنمایی می کند و همه ساله افراد زیادی را به سمت این همه اسرارتلخ و شگفتی می کشاند. به محض ورود به این جزیره، بیشترین چیزی که توجه شما را به خود جلب می نماید، وجود عروسک هایی می باشد که با تمام عروسک ها و اسباب بازی هایی که در دوران کودکی دیده اید متفاوت است. تمام عروسک های این منطقه با شمایل ترسناکشان، برای مثال یکی چشم هایش درآورده شده، دیگری دست و پایش کنده شده و یکی دیگر سرش جدا شده و به شاخه ی درخت حلق آویز شده است، خبر از حادثه ای تلخ و عجیب می دهند. این جزیره که پوشیده از درختان بلند قامت می باشد به جای اینکه تبدیل به جاذبه و منظره ای بکر شود، ژانر وحشت را به بینندگان خود القا می کند، شاخه های همه درختان پر شده از عروسک های کثیف با موهای پریشان و بدون دست و پا و تعداد این عروسک های ترسناک آنقدر زیاد می باشد که سر به هر طرف بگردانید از دیدن این مناظر وحشت آور خلاص نمی شوید و با دیدن این منطقه حتما صحنه های فیلم وحشت آور آنابل که در رابطه با عروسک های ترسناک است برای شما تداعی می شود و این مناظر انقدر هراس اور می باشد که شاید تا مدتها کابوس هایی در رابطه با این مکان به سراغتان بیاید. با دیدن جزیره عروسک نوزادان احتمالا اولین سوالی که به ذهن شما رجوع خواهد کرد این می باشد که در پس این جزیره مخوف با عروسک های خاکی و بدون چشم، چه رازی نهفته است؟

در رابطه با جزیره عروسک های نوزادان افسانه های متعددی نقل شده که مشهور ترین داستان این است که : مردمان بومی این منطقه معتقدند که راز این جزیره از سال 1950 میلادی اغاز شد یعنی همان زمانی که دختر بچه ای در کانال آب این منطقه غرق می شود. در ان زمان این قسمت از کشور مکزیک خالی از سکنه بوده و تنها کشاورزی به نام ” دن خولیان” در این مکان زندگی می کرده است و از همان زمان روح کودک غرق شده شروع به آزار و اذیت مرد تنها می کند. مرد کشاورز نقل می کند که هرروز تعداد زیادی از عروسک را جمع اوری می کرده و سپس انها را برای دور نگه داشتن ارواح، به درختان جزیره حلق آویز می کرده است. دن خولیان این کار را در طی 50 سال تکرار کرده که پس از فوت پیرمرد این عروسک ها به همان شکل در جزیره باقی مانده است. تعداد عروسک های حلق اویز شده در این منطقه به 500 عروسک می رسد که قدیمی ترینشان در ابتدا و ورودی جزیره حلق اویز شده است

اما افسانه ای دیگر که در رابطه با جزیره عروسک ها نقل شده این است که زمانی که دن خولیان جنازه دخترک را از آب می گیرد عروسکی نیز با او بوده است که مرد کشاورز عروسک را به شاخه درختی آویزان می کند و از همان زمان روح دخترک در عروسک ورود و شروع به ازار و اذیت دن خولیان می کند و این مرد تنها برای فرار از ازار و اذیت اشباح هرروز عروسک های دیگری را به درختان آویز می کرده است. کشاورز بر این باور بوده که عروسک ها همگی روح داشته و در شب با هم پچ پچ می کرده و صحنه های رعب اوری را به وجود می اورده اند. نکته اعجاب برانگیز اینکه جنازه دن خولیان پنجاه سال بعد از این اتفاق درست در همان نقطه ای که جسد دختر بچه بوده، پیدا می شود و همین نکته باور پذیری این داستان ها را بیشتر می کند. بعد از فوت پیرمرد کشاورز خانواده دن خولیان که جدا از وی زندگی می کرده اند به جزیره می روند و آنها هم معتقد بوده اند که هنوز روح دخترک در ان منطقه وجود دارد و به همین دلیل عروسک هارا از ان مکان جمع اوری نمی کنند.

طولی نکشید که این منطقه با این همه داستان اعجاب اور تبدیل به قطب گردشگری شد و توریست های فراوانی برای دیدن این مکان خود را به مکزیکوسیتی رساندند، در همین زمان بود که عده ای منکر داستان های مرد کشاورز شدند و می گفتند که این پیرمرد به دلیل آنکه تنها در این جزیره زندگی می کرده است خیالاتی شده و برای جلوگیری از این خیالات و تنهایی عروسک ها را به درختان آویز می کرده است و اتفاقا افراد بسیاری نیز باور کردند که داستان های پیرمرد چیزی جز خیال نبوده است اما در همین بین اتفاق عجیبی افتاد و ان هم این بود که توریست هایی که به این منطقه امده بودند روایت کردند که هنگامی که در جزیره اقامت داشته اند، صدای عروسک ها را شنیده اند که در گوششان زمزمه می کرده اند که جزیره را ترک نمایند، همچنین بومیان منطقه که با قایق از کنار جزیره عبور می کنند مدعی شده ا که به چشمان خود دیده اند که عروسک ها چشمانشان را باز و بسته و با هم صحبت می کنند، همین اتفاق باعث شد تا دوباره داستان های پیرمرد کشاورز بر سر زبان ها بیفتد و ترس و وحشت فراوانی دوباره بر جزیره حاکم شود.

همین امر باعث شهرت بیش از پیش منطقه نیز گشت و تورهای گردشگری شبانه روزی برای سفر و اقامت در جزیره عروسک ها شکل گرفت و افراد با امدن به این منطقه دلهره آور دچار ترس و وحشت فراوانی گشتند. عده ای با دیدن این مناظره از شدت ترس پا به فرار گذاشتند، عده ای دیگر شروع به گریه و داد و فریاد کردند و افرادی دیگر چشمان خود را بستند تا این مناظر رعب آور را نبینند اما با رد شدن از روی عروسک هایی که روی زمین با چهره گلی و ترسناک رها شده بودند دچار ترس شدیدی شدند. همه این افراد بعد از پایان این سفر متفاوت، تجربه ای عجیب و غریب را کسب کرده که تا مدتها از یادشان پاک نخواهد شد.

نحوه دسترسی به جزیره عروسک های نوزادان: برای رسیدن به این جزیره ترسناک که دیدنش با هیجان فراوانی همراه می باشد باید خود را با قایق به کانال ” خوشیمیکو” که در 28 کیلومتری جنوب مکزیک قرار دارد برسانید.

تمام داستان هایی که از این جزیره نقل می شود هیچ کدام سندیت قطعی ندارد اما همین افسانه ها این جزیره را تبدیل به یک جاذبه گردشگری متفاوت کرده است، اگر شما نیز به دنبال هیجان بسیار زیاد می باشید پس تماشای این جزیره را از دست ندهید، البته تا جایی که امکان دارد سعی نمایید که تنهایی قدم به این منطقه ترس آور نگذارید. ایران هتل آنلاین سفر هیجان انگیزی را برای شما آرزو می کند.