فهرست مطالب
Toggleهمه ما به امید زنده ایم، به فرصتی دوباره، به روزهایی که باز خورشید بر سیاهی ها و سرما بتابد و مهرش ما را سیراب کند. حالا که بازهم پایمان به اسفند ماه رسیده است نوید آمدن بهار را در ذره ذره جهان اطرافمان حس می کنیم. بازهم زمین از پس زمستان و خوابی سنگین بیدار می شود، باز هم پرستوها بازمی گردند و شکوفه های بادام زندگی را دوباره قاب می گیرند. بازهم نسیم خنک بهاره جان ها را تازه می کند و فکر میکنم این شیرین ترین تکرار در تمام هستی باشد. بهار با همه تکرارش نه تنها کهنه نشده بلکه هر سال عزیزتر از سال بعد به نزدمان باز می گردد و ما قدوم این عزیز کرده را هزاران سال است که به رسم آبا و اجدادمان جشن می گیریم. نوروز بزرگترین رویداد ملی ایرانی ها است که در هر کوی و برزنی که فکرش را بکنید برگزار می شود. به هر دیاری که قدم بگذارید بهار با تمام قدرتش رخت رخوت را برچیده و آدم ها را به سبک و سیاقی گاه متفاوت به وجد آورده است. اگر به دنبال نوروز تاریخ را زیر و رو می کنید حتما با ما همراه شوید تا تاریخچه نوروز را از همان ابتدا مرور کنیم. اگر در حال تدارک سفرهای نوروز هستید و قصد رزرو هتل را دارید از هتل های تهران گرفته تا هتل های کیش را می توانید با تضمین کمترین قیمت به راحتی از ایران هتل آنلاین رزرو کنید.
تاریخچه نوروز
هیچ کس نمی داند نوروز دقیقا از چه سالی برگزار شده است اما اگر سری به افسانه ها بزنید سر از دوران جمشید پیشدادی درمی آورید. فردوسی بزرگ معتقد است که نوروز درست از زمانی پا گرفت که جمشید بر سریری از طلا و با تاجی درخشان وارد آذربایجان شد. با تابش نور خورشید بر جمشید، درخشید و مردم به وجد آمدند و جمشید نیز آن روز را نوروز نامید؛ نوروزی که از قضا با رستاخیز طبیعت همراه بود. برخی دیگر معتقدند که اگرچه جمشید نوروز را برپا کرده است اما دلیل این جشن عظیم باستانی نو کردن دینی قدیمی در بین مردم بوده است. اگر بیشتر در کوچه پس کوچه های تاریخ بگردید، حتما به این نظریه نیز برخورد خواهید کرد که اصلا نوروز سال ها قبل از شکل گیری ایران توسط سومری های ساکن نجد برگزار و توسط این قوم به آریایی ها معرفی شده است. برخی دیگر این جشن قدیمی را یادگار بابلیان می دانند و با دیدن آن توسط کوروش این رسم باستانی به آداب و رسوم ایرانی ها راه پیدا کرد.
نکته مهم اینجا است که تا یک سده بعد از میلاد مسیح نیز نشانه ای روشن و واضح در نوشته ها و کتیبه ها و آثار به جا مانده آنچنان که باید و شاید از نوروز به دست نیامده است. افسانه ها اما اینجا پرکارتر هستند؛ برای مثال کردها معتقدند آن روز که کاوه بر ضحاک ماردوش چیره شد نوروز بود آن هم درست در اولین روز اعتدال بهاری. برخی نیز روز تولد زرتشت و برخی هم روز تولد اهورامزدا را نوروز خوانده اند.
کمی که در تاریخ به پیش برویم با رسیدن به هخامنشی ها همه ما به یاد کاخ داریوش در تخت جمشید و نقش زیبای اهدای هدایای نمایندگان ملل به پادشاه هخامنشی می افتیم. در این مرحله از تاریخ اقوال بر دودسته اند؛ برخی معتقدند که تخت جمشید از اساس برای پاس داشتن نوروز پایه گذاری شده است. در روز نوروز با طلوع خورشید پادشاه بر تخت نشسته و پیشکش ها تقدیم می شد اما باز هم هیچ سندی که نامی از نوروز برده باشد به دست نیامده است. برخی دیگر معتقدند که اصلا شاید نوروز عمومیت چندانی نداشته و جشنی دولتی محسوب نمی شده است. در این میان برخی داریوش بزرگ را بنیانگذار نوروز آن هم در آغاز اعتدال بهاره می دانند و برخی دیگر معتقدند داریوش به پاسداشت نوروز در یکی از سال ها دستور به ضرب سکه ای طلا با نقش سربازی هخامنشی در حال تیراندازی داده است.
با ورود ساسانیان به تاریخ کهن کم کم رد پای نوروز روشن تر به چشم می خورد. آنطور که به نظر می رسد ساسانیان نوروز را به صورت بسیار باشکوه برگزار می کردند به طوری که حتی اندک پیروان آئین های غیرزرتشتی نیز نوروز را پاس می داشتند. اغلب داستان ها و روایت ها، ساسانیان را به عنوان نقطه آغاز جشن باستانی نوروز می پنداشتند تا اینکه با کشف یک لوح اشکانی در کشور تاجیکستان نوروز سر از دوران اشکانی درآورد. در دوره ساسانیان اما نه تنها شاهد برپایی نوروز هستیم بلکه اصطلاح نوروز کوچک و بزرگ هم به گوشمان می خورد. نوروز کوچک از همان روز اول نوروز آغاز شده و تا 5 روز ادامه پیدا می کرد اما در روز ششم که خرداد نامیده می شد تازه نوروز بزرگ آغاز می شد. نوروز اول مختص دیدار پادشاه با مردم و نوروز بزرگ مختص خواص و نزدیکان پادشاه بود. تنها نکته نوروز در دوره ساسانیان این بود که سال ها همه یکسان و سال کبیسه ای در کار نبود؛ بنابراین با رسیدن سال چهارم روز نوروز یک روز به عقب می افتاد و این چرخه ادامه پیدا می کرد تا این که نوروز در ماه های مختلف جشن گرفته می شد.
به نظر می رسد بسیاری از سنت های دیرپای نوروزی همانند کاشتن سبزه متعلق به دوره ساسانیان است. برای مثال بر روی ستون های خشتی اجرا و هفت دانه بر روی خشت ها قرار می گرفت و هر دانه که می رویید نشان از برکت و خوب بودن آن محصول در سال پیش رو داشت. سنت پاشیدن آب و شستشو در لحظات قبل از نوروز نیز از این دوران به یادگار مانده و آیینی برای تبرک، پاکیزگی، طلب باران و کلی باورهای مثبت دیگر بوده است. با ورود اسلام رستاخیزی عظیم در سراسر مرزهای ایران برپا می شود و طبیعتا تغییرات عظیمی اتفاق می افتد، روزگار می گذرد و بسیاری سنت ها رنگ می بازند اما نوروز کم و بیش برپا می ماند. اگرچه روایت های بسیاری از تلاش امرا و خلفای عباسی برای از بین برد این سنت ها به گوش می رسد اما نوروز با همه زیبایی هایش از این گردنه از تاریخ نیز جان سالم بدر می برد. با عوض شدن سلسله ها و به خصوص حکومت آل بویه جشن نوروز با فر و شکوه فراوان برگزار می گردد. اشعار به جا مانده از دوره های حکومت تاریخی مختلف نشان از باشکوه بودن جشن نوروز و شان و اعتبار آن در میان مردم و حکومت بوده است.
دوره سلجوقیان آغاز نظمی نو در این رویداد باستانی بود. تقویم جلالی کار نوروز را یکسره می کند و لحظه ورود خورشید در برج حمل و لحظه شکوهمند برابری روز و شب یا همان اعتدال بهاری را سرآغاز سال نو تعیین می کند. در این دوره هر چهار سال یکبار به عنوان سال کبیسه در نظر گرفته می شود تا نظم این رویداد باستانی نیز دستخوش تغییر نشود. یکی از دوره های شکوهمند برگزاری جشن نوروز دوره های بعد از اسلام، دوره صفویان است. رویداد بزرگ انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت شکوهمند صفوی نیز در روزی همانند نوروز اعلان می شود. مراسم بدر کردن توپ هم یادگاری از دوره قاجار است؛ به این صورت که لحظاتی قبل از حلول سال نو همه بزرگان و درباریان با لباس هایی فاخر به حضور شاه شرفیاب می شدند. بعد از حلول سال و اطلاع این امر به پادشاه به دستور همایونی به توپچیان دستور داده می شد تا توپ ها را در کرده و شروع سال نو را اعلام کنند.
حلول سال نو
ما ایرانی ها اولین روز از سال شمسی را نوروز می نامیم. لحظه حلول سال نو بر اساس رویدادهای سماوی بدین شرح است که با ورود خورشید به برج حمل و لحظه برابری روز و شب سال تحویل می شود. در این لحظه خورشید از خط استوا عبور کرده و به طرف شمال حرکت می کند که در اصطلاح لحظه اعتدال نامیده می شود؛ این لحظه آغاز رستاخیز طبیعت است. نکته جالب در مورد نوروز آن است که برخی اقوام گذشته نوروز را روز آغاز خلقت انسان و جهان هستی و برخی روز خلقت گل ها قلمداد می کردند. چند هزار سال قبل که محاسبات سماوی هنوز لحظه تحویل سال را تعیین نکرده بود و در روزگاری که زمستان 5 ماه و تابستان 7 ماه به طول می انجامید و خبری از بهار و پاییز نبود ایرانیان باستان یکبار بیرون آمدن رمه و پناه بردنش به آغوش طبیعت و یکبار دیگر به آغل رفتن گوسفندان را جشن می گرفتند. کم کم جشن ها یکی می شود و تنها به هنگام ترک زمستان این جشن برگزار می گردد؛ در واقع ایرانیان باستان همانند تمام اقوام باستانی برای هر رویداد طبیعی نامی تعیین کرده و جشنی برپا می کردند. از معروف ترین جشن های ملی ایرانی می توان به مهرگان، سده و نوروز اشاره کرد که از این میان تنها نوروز باقی مانده است.
آداب و رسوم نوروزی
خانه تکانی
اگر فکر می کنید ما ایرانی ها تنها ملتی هستیم که رسم خانه تکانی را زنده نگاه داشته ایم سخت در اشتباهید؛ علاوه بر ایران چند کشور دیگر نیز قبل از شروع سال نو به جان یک سال ماندگی می روند.
چهارشنبه سوری
به نظر نمی رسد ایرانیان باستان حتما چهارشنبه سوری را جشن می گرفتند اما قطعا سنت آتش روشن کردن و پریدن از روی آتش متعلق به همان دوران است. آن ها معتقد بودند که فروهرها یا همان ارواح مردگان مومن در روزهای آخر سال که معمولا از دهه سوم اسفند ماه آغاز می شد به مدت ده روز به نزد خانوادشان بازمی گشتند. برای اینکه هیچ مرده ای راه خانه اش را گم نکند بر روی پشت بام خانه ها آتشی می افروختند. این تنها یکی از افسانه های رایج برای روشن کردن آتش است اما قطعا آیین زرتشت در به وجود آمدن این سنت و ادامه دار شدنش بسیار موثر بوده است.
کاشت سبزه
کاشت سبزه از آن رسم هایی است که قدمتش به دیرینگی نوروز است. از آنجایی که پیشه اغلب ساکنین فلات ایران کشاورزی بود بدیهی است که اغلب جشن ها درون مایه هایی این چنینی داشته باشند. مردم هفت دانه مقدس را بر روی ستون های خشتی می کاشتند تا بدین ترتیب وضعیت رویش گیاه مورد نظر را در سال پیش رو پیش بینی کنند.
سیزده بدر
برخی معتقدند خروج از خانه و پناه بردن به طبیعت برای جستن از نحسی این روز بود اما برخی دیگر معتقدند خشکسالی روی داده در یکی از سال ها مردم را بر آن داشت تا به دامان طبیعت پناه برند و با راز و نیاز از ایزد آب درخواست باران و سیراب شدن زمین را بکنند؛ هر چه که هست سیزده بدر حالا یکی از سنت های محبوب ایرانیان است و همه ساله با حضور خانواده ها در کنار هم و برپا کردن بساط پیکنیک و سرو غذاهای خوشمزه برگزار می شود.
سمنو پزون
سمنو تنها غذای لذیذ نوروزایرانی نیست. سرو رشته پلو برای اینکه سررشته کار در سال جدید از دستتان درنرود و طبخ سبزی پلو با ماهی برای اینکه در سال نو زنده دل و شادکام باشید از جمله رایج ترین غذاهای سرو شده در این جشن باستانی هستند.
هفت سین
مردمان باستان به هنگام بازگشت ارواح مردگان سفره ای درخور با غذاهای لذیذ برایشان تدارک می دیدند. اگرچه در این سنت ردپایی از هفت سین به چشم نمی خورد اما رسم انداختن سفره می تواند از همین سنت باستانی به یادگار مانده باشد. سیب، سرکه، سنجد، سکه، سبزه، سماق و سمنو هفت سین ثابت ایرانی است. در کنار هفت سین ماهی قرمز، تخم مرغ رنگی، شیرینی، آینه، شمع و قرآن نیز سفره را مزین می کنند. هر یک از این سمبل ها پیشینه و فلسفه ای طولانی برای خود دارند و به مرور زمان سر از سفره های هفت سین درآورده اند. در روزگاران قدیم مردم بر این باور بودند که اگر می خواهید سال نو پر از رویدادهای مبارک و خوش یمن باشد باید لباس و کفش نو به تن کنید و خودتان را باعطرها و روغن ها خوشبو کنید؛ سنتی که هنوز هم تا حدودی پابرجاست.
هدیه دادن
پیشکش هدایا به خصوص سکه از طرف مردم به پادشاه خصوصا در دوره ساسانی بسیار به چشم می خورد اما در این روز مردم علاوه بر پادشاه به یکدیگر نیز هدیه می دانند. جشن ها همواره با فکاهی و طنز همراه بوده اند. یکی از سنت های جالب انتخاب یک حاکم برای حکومت در سیزده روز عید بود؛ سنتی که در دوره قاجار بسیار به چشم می خورد. حاکم هرچه می خواست در این سیزده روز مطاع بود اما به محض فرارسیدن روز سیزده از اریکه قدرت به زیر کشیده می شد.
نوروزخوانی
صدای سازها به آسمان می رود و یک نفر با نوای خوش در بازارها و کوچه ها خبر از آمدن بهار می دهد. نوروزخوانی سنتی قدیمی است که خوشبختانه هنوز هم در برخی شهرها و روستاها برگزار می شود. در سنت شال انداختن بازهم پای رفتگان در میان است. سنتی که در آن از حفره ای که غالبا در سقف قرار داشت پارچه به داخل خانه فرستاده و صاحبخانه آن را با هرچه در توان داشت پر می کرد. گویی مردگان از دنیایی دیگر طلب غذا و صله می کنند.
نوروز در میان ملل
در بسیاری از کشورها نوروز جشنی ملی و بسیار مهم است. تاجیکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، آذربایجان، تانزانیا، بخش هایی از ترکیه، ازبکستان، پاکستان و افغانستان به همراه بخش هایی از هند، چین، روسیه، سوریه، عراق و آلبانی نیز این جشن باشکوه را هر ساله برگزار می کنند.
کلام پایانی
کشورمان ایران با قدمتی طولانی علاوه بر دارا بودن آثار باستانی و جاذبه های دیدنی، آداب و رسوم و مراسم های جذابی نیز دارد و سال هاست که این رسومات برپا مانده اند. یکی از آداب و رسوم ایرانیان نوروز است که هر سال در اولین روز از بهار و زنده شدن زمین آن را جشن می گیرند.
امتیاز دهید (چپ بیشترین)