نور ها در جای خود قرار گرفته اند. پایه ها و دوربین ها آماده شده اند.
یکی از اعضای گروه، ” تیمور آکباشف ،Timur Akbashev ” کمی جلو تر رفته است و در ظلمت شب سکویی را پیدا کرده است، که سنگ عظیمی در زیر پای آن قرار دارد.
ممکن است فضای عمیقی باشد. چشم انداز های اطراف، هر فردی را به یاد مریخ می اندازد و زیر آسمان بی ماه پس از ستاره و شهاب سنگ و صورت های فلکی، آدم احساس می کند که می تواند کهکشان را از نزدیک لمس کند ! برای لحظه ای کوتاه، کسی حرکت نمی کند. شاتر یک دوربین دیجیتال با صدای کلیک کوچکی باز می شود.
و ناگهان بوم ! تمام این منظره ی علمی تخیلی در یک عکس ثبت می شود. زمین های سرخ مریخی، در زیر بهشتی از ستاره قرار دارند و این ماجراجویی، در این ناحیه ی با عظمت و قدرت از زمین، در دل این تیم کوچک، احساس کوچکی را تداعی می کند.
پشت این لنز، عکاس مشهور ” آلبرت دروس ، Albert Dros ” عکس را بررسی می کند و بعد رضایت خود را از کیفیت عکس بیان می کند و تنها یک کلمه را، که به تکه کلام او تبدیل شده است را فریاد می زند :
” حماسی ! “
” دروس ” این عبارت را بار ها و بار ها در سفر هفتگی خود در کشور آسیای مرکزی قرقیزستان تکرار خواهد کرد، که عکس برداری های شبانه ی تنگه ی مریخ یکی از جذابیت های گردشگری برجسته ی آن به شمار می رود.
” دروس ” یک عکاس منظره ی هلندی است، که آثارش به وفور در نشریه ی نشنال جئوگرافیک چاپ می شوند. او برای اولین بار در سال 2018 و برای ملاقات خانواده ی نامزد قرقیز خود از این کشور بازدید کرده است.
او مانند بسیاری از مردم، ابتدا روی نقشه به دنبال این کشور می گشت و پس از پیدا کردن آن، نگرانی اصلی اش به امنیت جانی تبدیل شد. پس از رسیدن به ” بیشکک ، Bishkek ” پایتخت قرقیزستان، او با کشوری امن و بسیار مهمان نواز رو به رو شد، که با چشم انداز های تسخیر کننده اش، او را شگفت زده کرده بود.
او در این باره اضافه کرد: ” در این جا کوهستان های زیبایی همانند اروپا وجود دارد، بعد از آن با سفری دو ساعته به منطقه ای می توان رسید، که هیچ کجای دیگر جهان وجود ندارد! دره ها و صخره هایی، که مرا به یاد ایالت یوتا آمریکا می اندازد. بعد با چند کیلومتر حرکت به سمت دوردست ها، به دشت زیبایی می رسیم، که خاطرات هیمالیا را برای من زنده می کند! “
او در نهایت منطقه ای از کوهستان های ” تین شان ، Tien Shan ” در شرق قرقیزستان را برگزید، که تا سواحل جنوبی ” ایسیک – کول Issyk – Kul ” ادامه دارد. دریاچه ی شوری، که در این ناحیه وجود دارد از برف های ذوب شده ی قله های مرتفع هم مرز با چین و قزاقستان سر چشمه می گیرد.
برای پیدا کردن هم گروهی در این سفر ها، ” دروس ” با ” از کاراکول بازدید کنید Visit Karakol ” یکی از شرکت های تور گردی این کشور تحت مدیریت ” تیمور آکباشف ” تماس برقرار کرد. این دو برای اولین بار در این جا با یکدیگر آشنا شدند. ” آکباشف ” به همراه دستیار جوان خود ” ابراهیم آلمازبکوو ،Ibraim Almazbekov ” وسایل نقلیه ی لازم برای این سفر را به همراه انگیزه ای فراوان با خود به این سفر اکتشافی در مناطق کشف نشده ی کشور با ” دروس ” می برد.
روز اول این سفر، با توقفی در صخره ی ” قلب شکسته ” و دره ی ” اسکازا ،Skaza ” که به معنای داستان پریان می باشد و بسیار شبیه به دیوار چین است، مانند یکی از تور های همیشگی ” Visit Karakol ” شروع می شود.
” دروس ” هم روند کاری همیشگی خود را با دوربینی در دست و درونی آماده به کار برای تسخیر لحظاتی نایاب از بالا آغاز کرده است.
قبل از شروع عکسبرداری برنامه این است، که دو ساعت را استراحت کنند و بعد در میان اقلیم سرد سیر این ناحیه و در تاریکی مطلق، در میان دره های تنگ و عمیق راه خود را دوباره پیدا کنند.
بعد از چند ساعت خواب دوباره ی صبحگاهی، این تیم دوباره به راه می افتند و در راه از شهر کوچک ” کاجی – سی ، Kaji – Say ” عبور می کنند، که مخروبه های باقی مانده ی صنعت استخراج و غنی سازی اورانیوم آن، تأثیر بسیار زیادی بر روی زندگی مردم منطقه گذاشته است.
بعد از ظهر، ” آکباشف ” وارد جاده ی خاکی جدیدی می شود، که درون یک رودخانه ی خشک شده قرار دارد و به کوهستان ها وصل می شود. صخره های سرخ رنگ بزرگی از دو طرف مسیر پدیدار می شوند.
چشم انداز های اطراف بسیار شگفت انگیز هستند و ” آکباشف ” هم تا حالا فقط یک بار آن ها را دیده است، که خود دلیل دیگری بر فراوانی بسیار چنین محل هایی در کل کشور می باشد. بعد از یک برنامه ی تصویر برداری به همراه یک شکارچی سنتی عقاب، حال وقت جست و جو برای مکان های مناسب برای عکس برداری در شب است.
او بعداً در این باره گفت: ” نکته ی جالبی در مورد این ماجرا این است، که من اولین کسی هستم که از این محل عکس برداری می کنم. پس شاید بتوانم نامی هم برای آن انتخاب کنم و زمانی که آن را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارم، این محل با نام من شناخته شود. این کار نسخه ی مدرن تری از کاشتن یک پرچم به حساب می آید. “
در واقع این دستیار بیست و دو ساله ی ” آکباشف “، ” ابراهیم آلمازبکوو “، است که به ایده ی نام ” تنگه ی مریخ ” برای این دره رسید. او هم چنین پیشنهاد کرد که نام صخره ای، که رئیس او درون عکس بر روی آن ایستاد هم ” کوه یخی ” بگذارند.
او با استفاده از دوربین درون خود، عکس های بسیار جذابی از مسیر های پر پیچ و خم کانال های آب قدیمی می گیرد، که هرکدام به یک سو ادامه پیدا می کنند و زمین را به اشکال مختلف و جالبی تغییر می دهند.
” دروس ” نام آن را ” تنگه ی قطره ها ” می گذارد. این چشم انداز هم یکی دیگر از نواحی فوق العاده ی کشور می باشد، که بدون شک زمانی که این کشور به یکی از مقصد های گردشگری محبوب تبدیل شود، پر از گردشگر بین المللی خواهد شد. او حتی به شوخی به ” آکباشف ” می گوید، که بهتر است دکه ای در ابتدای این مسیر راه بیاندازند و برای عبور مردم از آن ها پول دریافت کنند!
” دروس ” امید دارد، که این نام ها در میان طرفداران پر شمار اینستاگرامی اش محبوب شوند. چرا که هیچکدام از آن ها در گذشته نامی نداشته اند.
در چند روز بعد، این سفر جاده ای با بازدید از دیگر نقاط دیدنی کشور ادامه پیدا می کند. از آب انبار یخ زده ی ” اورتو – توکوی ، Orto – Tokoy ” و مسیر های پر رفت و آمد تر گلوگاه ” بوم ،Boom ” که در آن سیم کشی های برق در هم تنیده شده و بر روی برجک ها نصب شده اند، می توان به عنوان چند مثال برجسته تر نام برد.
بعضی وقت ها هم فقط گوشه ای از جاده مد نظر این گروه است، که در آن اسب ها در حال چرا هستند و منظره ی کوهستان های ابری پشت سرشان بسیار خاص و زیبا به نظر می رسد.
در این میان هم، گروه در هتل های کوچک و مهمان سرا ها اقامت می کنند و از کوفته ها، خورشت ها و دیگر غذا های لذیذ محلی به همراه چای سیاه و نان و مربا های خانگی، که توسط مردم محل تهیه شده است، لذت می برند.
آیا او حالا از نتیجه راضی است ؟
تقریباً! در راه بازگشت به هتل، نور صورتی رنگی از آینه های ماشین وارد دید این تیم می شود و آفتاب از پشت قله های پر برف پشت سر، آماده ی طلوع کردن می شود.
او با لحنی پر از نا امیدی می گوید: ” الان فکری به سرم رسیده است ! من باید با درون از طلوع هم عکس می گرفتم. حیف که نمی شود همه ی کار ها طبق برنامه پیش برود ! ”