فواید شگفت انگیز مسافرت

1 – هدف جدیدی در زندگی پیدا می کنید.
دنی کی درباره سفر می گوید: مسافرت سیاحتی به درون خود انسان است.

2 – قدر خانه ی خود را بیشتر خواهید دانست.
سموئل جانسون درباره سفر اینگونه می گوید: سفر در کل فواید زیادی دارد. اگر یک گردشگر از یک کشور بهتری نسبت به کشور خودش بازدید کند، یاد می گیرد که چگونه سرزمین خود را به وضعیت خوب تغییر دهد و اگر تقدیر او را به مکانی بدتر بکشاند، او یاد می گیرد که قدر کشور خود را دانسته و بیشتر از آن لذت ببرد.

3 – متوجه می شویم که جهان خانه و زادگاه ما است.
با سفر کردن می توانیم به این درک برسیم که خانه فقط جایی نیست که در آن بزرگ شده ایم، بلکه هر جای این جهان بخشی از خانه ما می باشد. لین یوتانگ نویسنده ی معروف چینی در مورد سفر می گوید: هیچ کس نمیداند سفر چقدر زیبا است تا اینکه به خانه برگشته، سر را در بالش قدیمی خود گذاشته و استراحت کند.

4 – متوجه اطلاعات کم خود درباره جهان می شوید.
سنت آگوستین درباره سفر چنین گفته است: جهان یک کتاب است و افرادی که سفر نمی کنند تنها یک صفحه از کتاب را می خوانند.

5 – متوجه خواهید شد که همه افراد نیاز های مشابهی دارند.

6 – متوجه می شوید که پیدا کردن دوست راحت است.
نظر تیم کیهیل، فوتبالیست استرالیایی در مورد سفر چنین است: یک سفر بهترین وسیله ی سنجش دوستان است تا اندازه گیری فاصله ها.

7 – پیوستگی و پیوند بشریت را تجربه خواهید کرد.
طبق گفته ی مایا آنجلو: شاید سفر نتواند مانع تعصب شود اما با مشاهده گریه، شادی، خوردن، نگرانی و مرگ همه انسان ها، می تواند این ایده را معرفی کند که اگر تلاش کنیم تا یکدیگر را در این شرایط درک کنیم، ممکن است به دوستی نیز برسیم.

8 – خوشبختی و هم رخدادی را تجربه خواهید کرد.
آدام صدیق درباره سفر چنین گفته است: سفر بهترین و راحت ترین روش برای آگاهی از جادوی خلقت می باشد که چگونه تار و پود آفرینش با خوشبختی و همزمانی با موقعیت زمانی عالی کنار هم چیده شده است.
خوشبختی شانسی است که می توانیم چیز های با ارزش و خوبی که انتظارش را نداشتیم به دست آوریم. و هم رخدادی، همزمان بودن رویداد هایی است که به طور معناداری با هم ارتباط دارند ولی علت مرتبطی ندارند.
به تجربه یک گردشگر در این باره اشاره می کنیم که به اسپانیا سفر کرده بود. صبح زود بود و می بایستی موتوری را که دیروز دوستم کرایه کرده بود را تحویل می دادم. دوستم صبح زود با پرواز به خانه خود برگشته بود و تحویل موتور وظیفه من بود. صبح که از خواب بیدار شده بودم به خیابان رفتم و در این روز آفتابی خواستم موتور را روشن کنم. شروع به رانندگی کردم، قبلا تجربه ی این کار را نداشتم و متوجه شدم که زنجیر بر روی چرخ باقی مانده است، فهمیدم که گرفتار شده ام. دو دقیقه گذشت، یک ماشین پشت موتور پارک کرد، احساس می کردم که فردی در این خودرو می تواند موتور را تعمیر کند و کمکم خواهد کرد تا زنجیر را جدا کنم و موتورسیکلت را سالم تحویل دهم. از ماشین پیاده می شدند که با زبان اسپانیایی با آنها صحبت کردم و ماجرا را تعریف کردم. یکی از آنها به دیگری اشاره کرد که شروع کند. او گفت که آنها مکانیک بوده، برای پیدا کردن کار به اینجا آمده اند و می توانند در بیرون آوردن زنجیر کمک کنند. از آنها تشکر کردم و آنها نیز از اینکه توانسته بودند به یک فرد تنها در مسیر شان کمک کنند، خوشحال بودند. در این لحظه احساس کردم که دنیا اینجا از من حمایت می کند و این تجربه برایم آخرین هدیه و منفعت بود.

9 – متوجه خواهید شد که زندگی هدیه شگفت انگیزی می باشد.
از نظر هلن کلر، زندگی یک ماجراجویی شجاعانه است و یا هیچ نیست. همچنین مارک تواین نویسنده ی مشهور نیز گفته است: بیست سال از این لحظه به بعد بیشتر به خاطر کار هایی که انجام نداده اید ناراحت خواهید شد. پس بادبان کشتی را بکشید و از بندر امن دور شوید. بگذارید باد کشتی را به حرکت در آورد، به جستجو بپردازید، رویا پردازی کرده و کشف کنید.
زندگی هدیه زیبایی است. و هر چه بیشتر به نقاط مختلف سفر کنیم، جهان و زندگی را بیشتر تجربه خواهیم کرد. و اغلب تحت تاثیر، قدردانی و درک تمام لحظات زیبایی که از آنها لذت برده و با مردمانی که آشنا شدیم، قرار می گیریم. این درکی است که می توانیم تجربه کنیم و از همین حالا که زنده اید و انرژی دارید برای درک این لحظات بهتر است تصمیم به سفر بگیرید تا در لحظات مرگ حسرت از دست دادن این فرصت ها را نخوریم و در آینده با حسرت نگوییم ای کاش سفر می کردم، بلکه با شادی بگوییم خوشحالم که این کار را کردم.