خیابان لاله زار
تاریخ را که زیر و رو کنید می رسید به دوران فتحعلی شاه قاجار به روزهایی که هنوز تهران آنقدر رشد نکرد ه بود و حصار طهماسبی که یادگار عهدصفویه بود همچنین دورتادور شهر را احاطه می کرد. آن روزها دو باغ زیبا بیرون حصارهای تهران جاخوش کرده بودند که یکی نگارستان نام داشت و دیگری باغ لاله زار! باغ هایی که هر دویشان جزو املاک پادشاهان قجری بود و جز پادشاهان، شاهزادگان و درباریان کسی حق استفاده از آن ها را نداشت. باغ را لاله زار می نامیدند چرا که مملو از حضور لاله های خودرو و گل های زیبای بهاری بود و نرده ها چوبی دورتادور آن را فرامی گرفت و پاسبان ها تمام هفت روز هفته در اطرا
خیابان لاله زار، روزگار تهران نو
اولش صدای واگن اسبی می آمد اما کم کم سر و کله ماشین دودی ها پیداشد، بعد هم که پای آسفالت و اتول های نو به خیابان ها بازشد سروشکل خیابان هم تغییرکرد. هر گوشه ای را که بنگری کافه ای آن هم به سبک و سیاق اروپایی جاخوش کرده است. قدم به قدم هم سینماها با آن سردرهای جذابشان چشم ها را مسحورمی کنند. اینجا لاله زار است، خیابانی که با روح تهران عجین است و همچون فرزندی در آغوش این مادر قدکشیده است اما حالا آنقدر چهره عوض کرده که به سختی شناخته می شود. قصد سفر به هرجای ایران عزیز و رزرو آنلاین هتل را اگر داشتید حتما سری به ایران هتل آنلاین بزنید و در این خیابان گردی تاریخی آن هم در قلب تهران ما را همراهی کنید.
خیابان لاله زار
تاریخ را که زیر و رو کنید می رسید به دوران فتحعلی شاه قاجار به روزهایی که هنوز تهران آنقدر رشد نکرد ه بود و حصار طهماسبی که یادگار عهدصفویه بود همچنین دورتادور شهر را احاطه می کرد. آن روزها دو باغ زیبا بیرون حصارهای تهران جاخوش کرده بودند که یکی نگارستان نام داشت و دیگری باغ لاله زار! باغ هایی که هر دویشان جزو املاک پادشاهان قجری بود و جز پادشاهان، شاهزادگان و درباریان کسی حق استفاده از آن ها را نداشت. باغ را لاله زار می نامیدند چرا که مملو از حضور لاله های خودرو و گل های زیبای بهاری بود و نرده ها چوبی دورتادور آن را فرامی گرفت و پاسبان ها تمام هفت روز هفته در اطراف باغ به نگهبانی می پرداختند. باغ لاله زار کوچکتر از باغ نگارستان بود و علاوه بر تفرج شاهزادگان قجری گاهی اگر میهمانی از دول خارجی می رسید در این باغ اقامت می کرد. نقل است به وقت ساخت باغ نگارستان یک افسر فرانسوی که مسئول ساخت این باغ بود در تمام مدت اقامتش در باغ لاله زار ساکن بود. یا میرزا قائم مقام فراهانی مرد نام آشنای تاریخ ایران هم در این باغ اقامت داشته است. اما در هیچ یک از منابع تاریخی نقل نشده که این باغ کی و به دست چه کسی ایجاد شده است. باغ لاله زار محلی برای برگزاری جشن روز سیزدهم فروردین بوده و خانواده سلطنتی روز سیزدهم فروردین را در دامان این باغ به سر می برده اند. روزها می گذرد و ناصرالدین شاه قاجار به حکومت می رسد. در این دوران برای نخستین بار بین کاخ گلستان که محل جلوس شاه بوده و باغ لاله زار یک خط تلگراف متصل می شود و لاله زار را یک قدم به تکنولوژی نزدیک تر می کند. شهر تهران آن روزها بی محابا در حال گسترش بود و تنها دیوارهای عصر صفوی جلوی پیشروی خانه ها و دکان های کوچک و بزرگ را می گرفت تا اینکه ناصرالدین شاه قاجار در سال 1250 هجری شمسی دستور می دهد حصار دور شهر را تخریب کنند و در عوض دوازده دروازه دورتادور شهر تهران بسازند. این تصمیم اما علاوه بر رشدوگسترش شهر متاثر از رقابتی بود که ناصرالدین شاه با خلفای عثمانی داشت و می خواست پایتختی درخور داشته باشد.
شهر پیشرفت می کند و دروازه ها ساخته می شود و در جریان این پیشرفت به یکباره باغ لاله زار درست در میان شهر و دروازه دولت نیز رو به این باغ قرار می گیرد. حالا هر وقت شاهزادگان قاجاری قصد عزیمت از ارگ شاهی به باغ را داشتند از دروازه دولت عازم لاله زار می شدند. لاله زار حالا بیشتر در دسترس بود و دورتا دورش را خانه ها و عمارت ها دربرگرفته بوند. تا اینکه یک روز ناصرالدین شاه قاجار به ترغیب صدراعظم خود میرزا حسین خان سپهسالار عازم دیار فرنگ می شود و در همان سفر اول دلباخته خیابان شانزلیزه! شاه که حسابی با آب و هوای فرنگ ساخته بود به محض برگشت از دیار فرنگ به فکر ساختن خیابانی به سبک و سیاق شانزلیزه می افتد تا تهرانی ها هم برای تفرج و وقت گذرانی خودشان را به این خیابان برسانند. دستور صادر می شود و بخشی از باغ لاله زار که درختانش را از دست داده بود در دو طرف باغ به دو خیابان که حالتی کوچه باغی داشتند مبدل می شود. یک خیابان لاله زار و دیگری خیابان سعدی. آب و هوای خوب اطراف باغ لاله زار هم سبب می شود تا بزرگان و ثروتمندان و رجال سیاسی آن روزها در اطراف این باغ و خیابان تازه تاسیسش خانه ها و عمارت ها برپا کنند و کم کم لاله زار رونق می یابد. میرزا علی اصغر خان اتابک که صدراعظم سه پادشاه قاجاری بود هم در این خیابان زمین هایی را متصرف می شود و عمارتی برای خودش برپا می کند. اقامت وی که یکی از مهم ترین رجال سیاسی آن دوران بوده سبب می شود تا یک خط کالسکه رو یا همان واگن اسبی تا درب خانه وی کشیده شود و اتابک اعظم در این زمینه نیز نگرانی خاصی نداشته باشند!
عمه پدری ناصرالدین شاه هم که در هند اقامت داشته سنگ تمام می گذارد و برای نوه برادرش سه فیل و یک کرگدن پیش کش می نماید که آن ها هم به سبب آموزش علوم طبیعی به باغ لاله زار منتقل می شوند و مردم نرم نرمک برای دیدن این حیوانات و برخی حیوانات دیگر که از گوشه و کنار ایران شکار شده بودند به این باغ و خیابان تازه تاسیسش می آیند و لاله زار پررونق تر می شود. به نظر می رسد حمله یک پلنگ به یک کودک که منجر به از دست رفتن دست این کودک می شود در نهایت ناصرالدین شاه را بر آن می دارد تا حیوانات را به باغ وحشی در دوشان تپه منتقل کنند اما آن خیابان که درست آن سوی باغ قرار داشت با همان نام باغ وحش باقی می ماند. در سال 1271 ه.ش اما اتفاق دیگری رقم می خورد و ناصرالدین شاه خزانه اش را خالی می بیند بنابراین طی دستوری زمین های باغ لاله زار را تنها 90 هزار تومان ناقابل به فروش می رساند. درخت ها بریده، گل ها از بین رفته و نرده ها و حصارهای چوبی برچیده می شوند و باغ لاله زار برای همیشه از صحنه روزگار محو می شود و زمین ها بین مقربین درگاه پادشاهی تقسیم می گردند. اما این واقعه سبب پیشرفت بیشتر خیابان تازه تاسیس لاله زار می شود. با پیدا شدن سر و کله بانک ها، سفارت خانه ها، نمایندگان دول خارجی، رجال سیاسی و ساخته شدن عمارت های باشکوه با نماهای زیبا سنگی و آجری که بیشتر سر و شکلی اروپایی داشتند لاله زار تبدیل به یکی از محلات اعیان نشین و متجدد آن دوران می گردد.
آن روزها حتی یک کلیسای کوچک و مدرسه ای برای کاتولیک ها و یک گل فروشی که نخستین گل فروشی ایرانی بود هم در این خیابان سنگ فرش شده قرار داشته است. سفارت خانه ها، خانه های اعیانی، مغازه های جواهرفروشی و حتی صرافی ها نیز در این خیابان اقامت می کنند. نرم نرمک اما سر و کله عکاسی ها، رستوران ها، کافه ها، حتی پارچه فروشی ها و .. نیز در این خیابان پیدا می شود چرا که بالاخره لاله زار پاتوق خارجی هایی هم بود که هی به سفارت مراجعه می کردند و خیلی زود رنگ و بویی اروپایی گرفت.
با فرارسیدن دوره مشروطیت و حکومت محمدعلی شاه دیگر لاله زار تنها یک خیابان متجدد و اعیان نشین نبود بلکه با پیداشدن سر و کله احزاب و افتتاح دفترهایشان و برگزاری میتینگ ها و سخنرانی ها و افتتاح دفاتر روزنامه هایی همچون دفتر مجله صبا در این خیابان، لاله زار به یکی از سیاسی ترین تفرجگاه های ایران مبدل میشود. اما علاوه بر این تغییرات بزرگ لاله زار در این روزگار شاهد تولد اولین سالن های تئاتر در ایران بود. تئاترهایی همچون نصر که حالا تهران نام دارد و گیتی و پارس جزو آندست تماشاخانه هایی بودند که خیلی ها را برای گذر اوقاتشان به لاله زار می کشاندند و لاله زار را به خیابانی با هویتی فرهنگی تبدیل می کنند. گراند هتل که نخستین هتل مدرن ایرانی بود نیز درست در همین خیابان ساخته شد تا سبک و سیاق اسکان مسافرین را هم تغییر دهد. اما این توسعه که در ادامه منجر به شلوغی بیشتر این خیابان می شد سبب شد تا اعیان و ثروتمندان این خیابان کم کم خانه ها و محل سکونتشان را به حوالی باغ نگارستان که منطقه ای در شمال شهر و بسیار آرام و خوش آب و هوا محسوب می شد منتقل کنند و لاله زار بیشتر شکل تفریحی به خود بگیرد.
خیابان لاله زار در دوران پهلوی
با روی کار آمدن حکومت پهلوی لاله زار تبدیل به خیابانی آسفالته و نو شد و یک چهارراه درست در وسط آن احداث شد که موسیو کنت نام داشت. همزمان با دوران پهلوی اول و روی دادن کودتای 28 مرداد بازهم سرنوشت این خیابان دستخوش تحولات بسیاری شد. سینماهای مدرن و وسیع مثل سینما گراند هتل که در ست روبروی هتل قرار داشت در سرتاسر این خیابان ساخته شد. علاوه بر سالن های تئاتر و سینماها کافه ها، رستوران ها، کاباره ها، تجارت خانه ها، عکاس خانه ها، آرایشگاه ها، پارچه فروشی ها، چاپخانه ها، خیاط خانه ها، فروشگاه ها مد روز و شیرینی فروشی ها، شکلات فروشی ها، فروشگاه های کیف و کفش، پرده فروشی ها و .. در این خیابان سربرآوردند و به یکباره لاله زار را به یکی از محبوب ترین خیابان ها و تفرجگاه های تهران مبدل کردند که گاه با نمایش یک فیلم صدها تن خودشان را به این خیابان می رساندند و سالن های تئاتر آن مملو از حضور تماشاچی ها بود. برگزاری کنسرت های موسیقی به همراه نمایش نامه خوانی ها نیز در این خیابان صورت می گرفت و لاله زار به مدرن ترین خیابان ایران مبدل شد. خیابانی که خاطرات بسیاری در آن رقم خورد و به نوعی نماد تجدد و نوگرایی در تاریخ آن روزهای ایران محسوب می شد.
خیلی ها هنوز هم فروشگاه های بزرگی همچون پیرایش را به خاطر دارند که همه چیز از لوازم خانه گرفته تا لباس های مد روز در آن عرضه می شد. بعدها سر و کله فروشگاه های بزرگ دیگری پیدا می شد که لاله زار را به یک مرکز خرید بزرگ مبدل می کرد. پاساژها هم از دیگر اعضای این خیابان بزرگ و بلندبالا بوند که سر و شکل خیابان را به کلی تغییر دادند. اما لاله زار با رشد و توسعه تهران به خصوص در دهه 30 و 40 شمسی رو به افول رفت و با کوچ اعیان نشین های تهران به سوی شمال شهر و انتقال فروشگاه ها و مراکز لوکس به آن سمت و سو بیشتر به پاتوق آدم های متوسط جامعه مبدل شد که برای گذران اوقات فراغت سری به خیابان لاله زار می زدند. اجرای نمایش نامه ها و موسیقی های مبتذل هم در این دهه ها در خیابان لاله زار رایج بود و سبکی با نام لاله زاری را پدید آورد. آثاری که جای اجراهای وطن پرستانه و ترقی خواه را گرفت و وجهه لاله زار را عوض کرد.
خیابان لاله زار پس از انقلاب
با وقوع انقلاب لاله زار بازهم دستخوش تغییرات زیادی می شود. بسیاری از سینماها و کاباره ها به آتش کشیده و تعطیل می شود. گراند هتل که در دوره پهلوی دوم متروکه شده بود به صورت نیمه مخروبه درمی آید و ظاهر این خیابان برای همیشه تاریخ عوض می شود. حالا با گذر سال ها دیگر اثری از آن همه عمارت ها و بناهای شکوهمند تاریخی باقی نمانده و تنها عمارتی که از آن روزها به یادگار مانده عمارت میرزا علی اصغر اتابک است که با نام عمارت دایی جان ناپلئون و یا خانه و باغ اتحادیه شناخته می شود. از 15 سینمای فعال آن روزهای خیابان لاله زار هم تنها 5 یا شش سینما هنوز مشغول به کارند. سالن های تئاتر تعطیل شده و تنها برخی از آن ها بازسازی شده و مثل خانه تئاتر تهران هنوز مشغول به کارند. کافه ها و رستوران ها هم از این خیابان رخت بربسته اند. لاله زار اکنون در مرکز شهر تهران قرار گرفته و یکی از شلوغ ترین و پرترددترین خیابان های شهر تهران است. خیابانی یک طرفه که رو به شمال می رود و مشمول طرح زوج و فرد است. خیابانی که مغازه های کوچک و بزرگ سرتاسرش را اشغال کرده اند و آنچه بیشتر از همه به چشم می خورد مغازه های الکتریکی است. لوسترها و چراغ های رنگ به رنگ هم بخش اعظمی از این خیابان را اشغال کرده اند.
لاله زار راسته لوازم الکتریکی
شاید جالب باشد اگر بدانید همین مغازه های الکتریکی یک عقبه تاریخی بسیار شنیدنی دارند. خیلی ها فکر می کنند پس از وقوع انقلاب این خیابان به راسته لوازم الکتریکی مبدل شده است اما در واقع این داستان سال ها قبل، حتی قبل از به روی کارآمدن پهلوی دوم استارت خورده بود. قدیمی ترهای این راسته از مردی کلیمی سخن می گویند که در فاصله بین سال های 1315 تا 1320 در این راسته یک مغازه الکتریکی داشته و البته شاید حتی سال ها قبل هم چنین مغازه ای وجود داشته اما حالا سندی از آن در دست نیست. سری به برخی از این الکتریکی ها که بزنید خواهید دید که عکس صاحبان قبلی این مغازه ها تا چند نسل قبل به در و دیوار مغازه ها نصب کرده اند و پیشه اجدادشان را ادامه داده اند. یکی از قدیمی ترین مغازه های این راسته الکترولاندیس است که توسط یکی از مهندسان آن دره با نام افضلی پور افتتاح شده است که وی بنیانگذار دانشگاه شهید باهنر کرمان است. ویترین این مغازه هنوز هم همان ویتریت هفتاد و اندی سال پیش است که از سوئیس وارد شده است. اما آنطور که به نظر می آید خیلی هایی که تا قبل از انقلاب شغل شان اداره سینما یا سالن های کاباره بوده پس از انقلاب به سبب پررونق بودن این شغل اقدام به تاسیس واحدهای فروش لوازم الکتریکی کرده اند. حالا لاله زار که برخی نماهای دوران پهلوی اش را بازسازی کرده اند خیابانی بی هویت است که در زرق و برق میان لوسترها، گذشته اش را به دست فراموشی سپرده است. واقعه ای که در دنیای پرسرعت امروز آنقدرها هم دور از ذهن نیست.